پک زدن به سیگار هیچ معنایی ندارد الّا نوعی لجاجت با خود، و حتی لجاجت در تداوم ِ نوعی عادت.
عجیب ترین خوی ِ آدمی این است که می داند فعلی بد و آسیب رسان است، اما آن را انجام می دهد
و به کرات هم.
هر آدمی، دانسته و ندانسته ، به نوعی در لجاجت و تعارض با خود بسر می برد،
و هیچ دیگری ویرانگرتر از خود ِ آدمی نسبت به خودش نیست.
سلوک ـ محمود دولت آبادی
محمود دولت آبادی ، چنانچه در این سالها دوستان و نزدیکانم میدانند برای من فراتر از استاد است؛ اگر چه خود او آنقدر متواضع و بزرگوار است که به این القاب نیازی ندارد و من هرکجا نامش باشد او را «حضرتعشق» خطاب میکنم.
کسی که برای من یک نویسندهٔ معمولی نیست که فقط کتابهایش را خوانده باشم. واژههای او، حس پشت واژههایش، برایم تماماً «زندگی»ست.
با خواندنش در این سالها، با دیدن منش و اخلاق بینظیرش، اگر نگویم اسطوره، اگر او را هویت ادبیاتمان خطاب نکنم، بطور قطع میگویم برای من وجودش رنگ و عمق و حس این زندگیست.
دولتآبادی ، عشق را بیاد من میآورد و زادروزش، مرداد عاشقی را…
بودنت بر ما مبارک حضرتعشق.
۳ نظر
به سهم کوچک خودم تولد این مرد بزرگ رو به همه کسانی که دل در گرو ادبیات دارند تبریک میگم.
محمود دولت آبادی،محمود دولت آبادی است
بی تکرار و جاودان.
منم تبریک میگم تولد آقای دولت آبادی رو که به حق وزنه مهمی در ادبیات معاصر هست
تولدشون مبارک .گرچه در شرایط فعلی آرزوی محالی به نظر میرسه اما آرزو میکنم هر روز یک محمود دولت آبادی به تاریخ ادبیات اضافه بشه.