کوچ – شهلا صفائی
  • خانه
  • کوچ | فهرست یادداشت‌ها
    • گفتگوها
    • تفکر
    • جهان دیجیتال
    • مغز
    • فلسفه‌بافی
    • خودکاوی
    • گاه‌نوشت‌ها
    • نامه به هامون
  • کافه کتاب
  • تماس با من

کوچ – شهلا صفائی

آن‌چـه می‌خوانَـم وَ می‌آمـوزَم

  • خانه
  • کوچ | فهرست یادداشت‌ها
    • گفتگوها
    • تفکر
    • جهان دیجیتال
    • مغز
    • فلسفه‌بافی
    • خودکاوی
    • گاه‌نوشت‌ها
    • نامه به هامون
  • کافه کتاب
  • تماس با من
یادداشت‌ها

قدم زدن های بی مقصد

۲۰ آذر ۱۳۹۵
قدم زدن های بی مقصد

گاهی دلت یک اتفاق خوب می خواهد
یک معجزه .
یک چیزی که در اوج ناباوری، حالت را خوب کند
و تو را از این روزهای خفقان و بی حسی نجات دهد .
بی حسی که نه ، گاهی درد مطلق ، گاهی با حالتی مغموم ، خیره به سقف اتاق .
حتی دلت می خواهد در اوج گرمای تابستان ، پاییز اتفاق بیفتد و تو توجیهی برای قدم زدن های بی مقصدت داشته باشی .
نمیدانی منتظر چه هستی ..
شاید هم انتظار اتفاق خاصی را می کشی ، همان که افتادنش ، کابوس تمامی لحظاتت شده .
شاید هم می خواهی یک نفر بیاید تو را بردارد و یکسال آنطرف تر پرت کند !
به کوچکترین دلخوشی ها چنگ میزنی تا روزها بگذرد.
دلبسته اش میشوی .
اما باز خود را میان کوهی تلنبار شده از آشفتگی ها و بیقراری ها می یابی .
شاید به سرت زده باز عاشق شوی
شاید هم دلت هوای همان عشق قدیم را کرده
هم او که از وقتی نیست تمام خیابان های شهر به تو دهن کجی میکنند .
فقط میدانی که نمیدانی چه می خواهی !
همین .

.
پی نوشت : عکسِ غروب یک روز از روزهای تابستان …

 

۱ نظر
0
فیس بوک توییتر گوگل ‌پلاس پینترست لینکدین
نوشته قبلی
عشق چیست ؟ ( قسمت ششم )
نوشته بعدی
دنیای دیوونه ها از همه قشنگه

۱ نظر

لیلا خالوزاده ۲۰ آذر ۱۳۹۵ - ۹:۴۴ ب٫ظ

وااااای از روزهایی با حال بد
روزهای انتظار برای اون اتفاقی که هنوز از افتادن میترسه

پاسخ

لغو ارسال نظر لغو پاسخ

مطالبی که ممکن است دوست داشته باشید.

در باب اهمیت آموزش (١)

۲ تیر ۱۳۹۶

مراقب روابط خاکستری باشیم

۲۵ خرداد ۱۳۹۵

در بابِ اهمیت آموزش (۴)

۱۲ تیر ۱۳۹۶

نامه ای به آدم خوبه ماجرا

۱۷ آبان ۱۳۹۸

آیا ما مغزی اجتماعی داریم؟

۲۵ فروردین ۱۳۹۹

دردها همچون شادی ها ناپایدارند.

۷ بهمن ۱۳۹۵

برای پرستو_ به بهانه ی زادروزش

۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۶

آتشی بود در این خانه که کاشانه بسوخت

۲۲ اسفند ۱۳۹۶

مُردن به دستِ بایدها

۲۶ آبان ۱۳۹۵

عواطف و احساسات ما

۲۹ تیر ۱۳۹۷

دسته بندی

  • تفکر (۲۵)
  • جهان دیجیتال (۲۰)
  • خودکاوی (۴۵)
  • فلسفه‌بافی (۲۴)
  • کافه کتاب (۶۱)
  • گفتگوها (۳)
  • مغز (۵)
  • یادداشت‌ها (۱۴۸)
    • نامه به هامون (۱۳)

آخرین نوشته ها

  • اخبار و اطلاعات چه تأثیری روی مغز ما می گذارند؟
  • از هیچ به سوی هیچ…
  • ذهن داستان‌گو و مغز خطاساز ما، واقعیت‌های دنیا را چگونه تحلیل می‌کند؟
  • همزاد
  • آسمان تو چه رنگ است امروز؟
  • پشت پرده ریاکاری – دن اریلی
  • آواز غم
  • Mindset (مدل ذهنی) – کارل دوئک
  • جهنم ما دیگران‌اند…
  • پارادوکس زمان – فیلیپ زیمباردو

دیدگاه ها

  • فاشیسم مدرن | حسین کریمی در شبکه های اجتماعی و فاشیسم مدرن
  • فاخر در آه از آن رفتگان بی‌برگشت
  • شهلا صفائی در شبکه های اجتماعی و فاشیسم مدرن
  • شهلا صفائی در اصیل بودن خوب است یا نه؟
  • شهلا صفائی در آسمان تو چه رنگ است امروز؟
  • شهلا صفائی در Mindset (مدل ذهنی) – کارل دوئک
  • شهلا صفائی در ذهن داستان‌گو و مغز خطاساز ما، واقعیت‌های دنیا را چگونه تحلیل می‌کند؟
  • فاطمه در ذهن داستان‌گو و مغز خطاساز ما، واقعیت‌های دنیا را چگونه تحلیل می‌کند؟
  • شهلا صفائی در در ستایش تنهایی
  • تفکر نقادانه و خلاقانه | کوچ - شهلا صفائی در استعداد ذاتی چقدر مهمه توی رشد ما آدما؟

RSS وبلاگ روانشناسی اجتماعی

  • خانه
  • کافه کتاب
  • وبلاگ روانشناسی اجتماعی
  • تماس با من

@2017 - تمام حقوق این سایت، متعلق به شهلا صفائی می باشد.