هامون عزیزم نامه نوشتن برای تو را بیش از هرکار دیگری در این دنیا دوست دارم از لحظهای که قلم به دست میگیرم، گویی دیگر گذر زمان را حس نمیکنم…
نامه به هامون
-
-
پیش نوشت: خواندن این نامه نه تنها خاصیتی ندارد بلکه ممکن است وقت و انرژی شما را هم تلف کند. ضمنا این یک دلنوشته، درددل و یا نق زدن نیست…
-
هامون از آخرینباری که برایت نوشتم مدتی نسبتاً طولانی میگذرد. گرفتار سکوتی طولانی بودم؛ از آن زمانهایی که به خلوت خود، پناه برده و میل سخن با هیچکس نداشتم. ولی…
-
هامون دیروز مکس، حرفهای خوبی بهم زد. شاید در نگاه اول ساده به نظر بیاید ولی ذهن پرتشویش من را آرام کرد. مثل آبی بر آتش. گفتم: مکس.. تمام حرف…
-
هامون خوشی، آنچنان که با ولعی سیری ناپذیر جستجویش میکنیم چندان هم سودمند نیست این سکه،همواره یک روی دیگر هم دارد و آن زمانی ست که لذت های شدید، ما…
-
هامون امروز با دوستی صحبت می کردم، می گفت: «اگر به گذشته بازمی گشتم دیگر اشتباهاتم را تکرار نمی کردم. در سکوت نگاهش می کردم. چندثانیه ای گذشت که گفت:…
-
هامون امروز خیلی خندیدم. در میان بهت و درد! و پس از آن آرام آرام از آنچه در لحظه بر من می گذشت، لذت بردم. حتی الان که دستانم می…
-
هامون الان که برایت مینویسم، تنها چند ساعت به پایان سال باقیمانده. همه در تکاپوی تحویل سال جدیدند و من گوشهای نشستهام و به هیاهوی گنجشکان گوش میدهم. چندروزیست «زمان»…
-
هامون لحظات بسیاری در زندگی وجود دارد که در میان جمع قرار میگیری و حواست جای دیگریست. کتاب میخوانی و پاراگرافها بیمحابا از جلوی چشمانت میگذرند. میخوانی بیآنکه حتی واژهای…
-
هامون! خوشبختی، پیش از آنکه در تعریف ها و مفهوم ها و حد و مرزهای ما آدم ها بگنجد؛ یک حس ناب و بکر است به وسعت رهایی. که نه…
-
هامون! در مواجهه با آدم ها و تناقض هایشان، فقط یک راه وجود دارد و آن اینکه “خودت باشی”! ممکن است همچون من، توصیه های زیادی از دوستان و اطرافیانت…
-
هردو می دانیم این اولین نامه نیست؛ پیش از این، روزها و شب های بسیاری با تو سخن گفته ام. می دانم که مرا نزدیک تر از من میخوانی و…
-
گاهی نمیخواهیم حقیقت را باور کنیم، ولی این خللی در وجود آن حقیقت ایجاد نمیکند. هست، نمیخواهیم ببینیمش. فریاد می زند، دلمان نمیخواهد به دادش برسیم. انکارش میکنیم و گاهی…