کوچ – شهلا صفائی
  • خانه
  • کوچ | فهرست
    • گفتگوها
    • تفکر  نقادانه
    • جهان دیجیتال
    • روانشناسی اجتماعی
    • یادداشت‌ها
    • نامه‌ها
  • کافه کتاب
  • تماس با من

کوچ – شهلا صفائی

آن‌چـه می‌خوانَـم و می‌آمـوزَم

  • خانه
  • کوچ | فهرست
    • گفتگوها
    • تفکر  نقادانه
    • جهان دیجیتال
    • روانشناسی اجتماعی
    • یادداشت‌ها
    • نامه‌ها
  • کافه کتاب
  • تماس با من
تفکر  نقادانهکافه کتاب

مفهوم و ابزارهای تفکر نقادانه – ریچارد پل و لیندا الدر

29 مهر 1398
مفهوم و ابزارهای تفکر نقادانه – ریچارد پل و لیندا الدر

پیش‌نوشت: همه ما فکر می‌کنیم، فکر کردن و اندیشیدن، طبیعت ماست. ولی بسیاری از این اندیشیدن‌ها را اگر به حال خود رها کنیم، متعصبانه، تک‌بُعدی، تحریف شده، ناآگاهانه یا آلوده به پیش‌داوری می‌شوند. پس ما ناگزیریم برای تعالی فکری‌مان، روش‌مند‌ اندیشیدن را یاد بگیریم و خود را به ابزار تفکر نقادانه (هنر تحلیل و ارزش‌گذاری اندیشیدن) مجهز کنیم.

کتاب «مفهوم و ابزارهای تفکر نقادانه» نوشته ریچارد پل و لیندا الدر، همان‌طور که از نامش پیداست، بر مفاهیم و ابزارهای اصلیِ سنجش‌گرانه‌اندیشی (تفکر نقادانه) تمرکز می‌کند.
کتابی که در عین سادگی، مفاهیم کلیدی زیادی را به طور فشرده در دل خود جای داده. این کتاب کوچک، به عقیده من، برای کسانی که آشنایی عمیقی با این مفهوم ندارند، می‌تواند راهگشا و مفید باشد.


کسانی که مسلط به تفکر نقادانه‌اند، هنگام فکر کردن، عملکردی متفاوت با دیگران دارند. سوالات حیاتی مطرح می‌کنند، اطلاعات مرتبط را جمع‌آوری می‌کنند و از مفاهیم انتزاعی برای تفسیرشان استفاده می‌کنند، در چارچوب نظام‌های فکری مختلف می‌اندیشند و اگر لازم شد، پیش‌فرض‌ها و برآیندها را بازشناسی می‌کنند و برای یافتن راه حل مسائل پیچیده، با دیگران داد‌‌و‌ستد فکری می‌کنند. در واقع سنجشگرانه‌اندیشی، نوعی از اندیشیدن است که خودش را هدایت می‌کند، به خودش انضباط می‌دهد، بر خودش نظارت می‌کند و خودش را تصحیح می‌کند.

ما سه سطح اندیشه داریم:

سطح پایین:
غیرتأمل‌گرانه است- با اعتماد پیاپی به شهودهای خام و سطحی همراه است- خودخواهانه و همراه با خودفریبی‌ست.

سطح متوسط:
گاهی تأمل‌گرانه‌ است و گاهی نیست- در آن از واژه‌های تفکر نقادانه استفاده نمی‌شود- گاهی منصفانه است و گاهی نیست- ممکن است در سفسطه‌گری ماهر باشد.

سطح بالا:
آشکارا تأمل‌گرانه است. پیوسته از ابزارهای تفکر نقادانه برای تحلیل و ارزیابی استفاده می‌شود- همواره منصفانه است.

به عقیده ریچارد پل، ما باید یک سری سنجه‌های فکری را یاد بگیریم، ( به جای واژه سنجه، با احترام به مترجم، برای من راحت‌تر است که بگویم: استاندارد)که این استانداردها در همه حوزه‌ها مشترک‌اند. ما این‌ها را روی اندیشیدن اعمال می‌کنیم تا از کیفیتش مطمئن شویم و بتوانیم بهتر استدلال کنیم.

۱- وضوح

وضوح یک استاندارد کلیدی‌ست. اگر سخن (چه جمله خبری، چه پرسش یا…) واضح نباشد نمی‌توانیم ارتباط آن را بفهمیم و درباره آن هیچ چیزی نمی‌توانیم بگوییم.

مثال: برای نظام آموزش و پرورش ایران چه کاری باید انجام داد؟

این سوال واضح نیست. چون باید اول بفهمیم از دید مطرح‌کننده پرسش، چه مسئله یا مشکلی در نظام آموزش و پرورش ایران وجود دارد.
این سوال واضح‌تر است:
معلمان چه کاری می‌توانند انجام دهند تا مطمئن شوند که دانش‌آموزان، مهارت‌های لازم برای عملکرد شغلی بهتر را یاد می‌گیرند؟

برای اینکه جمله یا پرسش واضح باشد، باید بپرسیم:

  • آیا می‌توانید این مطلب را بیشتر توضیح دهید؟
  • آیا می‌توانید مطلب را به شیوه دیگری بیان کنید؟
  • می‌توانید نمونه بیاورید؟
  • آیا می‌توانید هدفتان را با مثال شرح بدید؟

۲- درستی

ممکن است جمله‌ای واضح باشد اما درست نباشد.

مثلاً جمله: «وزن بیشتر گربه‌ها بیشتر از ۵۰کیلوگرم است.» واضح است ولی درست نیست.

باید بپرسیم:

  • آیا این جمله یا دیدگاه، واقعاً صادق است؟
  • چطور می‌توانیم آن را بررسی کنیم؟
  • چطور می‌توانیم بفهمیم که صادق هست یا نه؟

۳- دقت

ممکن است جمله‌ای هم واضح باشد هم درست، اما دقیق نباشد.

مثلاً جمله: «سقراط اضافه‌وزن دارد.» واضح است و ممکن است درست هم باشد، اما دقیق نیست، چون نمی‌دانیم چقدر اضافه‌وزن دارد. ۵kg؟ ۱۰kg؟ چقدر؟

باید بپرسیم:

  • آیا می‌توانید جزئیات بیشتری بیان کنید؟ 
  • آیا می‌توانید مشخص‌تر حرف بزنید؟

۴- مناسبت

جمله‌ای ممکن است هم واضح باشد، هم درست و دقیق، اما هیچ مناسبتی با مسئله یا موضوعی که با آن سروکار داریم نداشته باشد.

مثلاً خیلی از دانشجوها تصور می‌کنند نمره‌ای که برای یک درس می‌گیرند باید بر اساس تلاششان برای آن درس باشد. اما «تلاش»، کیفیت یادگیری دانشجو را مشخص نمی‌کند. در نتیجه هیچ مناسبتی با نمرهٔ واقعی او ندارد.

باید بپرسیم:

  • اظهار شما چه ربطی به مسئله یا پرسش دارد؟
  • این اظهار، چه تأثیری بر سرنوشت بحث دارد؟

۵- عمق

جمله‌ای ممکن است واضح، درست، دقیق و مناسبت‌دار باشد ولی سطحی باشد.(عمق نداشته باشد.)

مثال: «سخت نگیر، دنیا دو روز است!»
کسی که این جمله را می‌گوید، قصد دارد شنونده را به داشتن حال خوب، ترغیب کند ولی متوجه نیست که دوری از غم، بیشتر اوقات، چندان ساده نیست و یک سری رویدادهای تلخ، خوش‌بینی آدم را متزلزل می‌کنند. و نهایتاً این جمله، هیچ توصیه مفیدی برای بیرون رفتن از وضعیت دشوار، به ما نمی‌دهد. درواقع هیچ‌یک از دشواری‌های مسئله را در نظر نمی‌گیرد.

باید بپرسیم:

  • پاسخ شما، چطور به پیچیدگی‌های پرسش می‌پردازد؟
  • آیا دشواری‌های پرسش را در نظر گرفته‌اید؟ چگونه؟
  • آیا به مواردی که بیشترین اهمیت را دارند، پرداختید؟

۶- همه‌جانبه‌نگری

استدلال ممکن است واضح، درست، دقیق، مناسبت‌دار و عمیق باشد اما همه‌جانبه‌نگرانه نباشد.

مثل وقتی که یک استدلال موضوعی را از موضع محافظه‌کارانه یا لیبرال به نحو عمیق بررسی می‌کند اما فقط بینش‌های مربوط به یکی از جنبه‌های مسئله را در نظر می‌گیرد.

باید بپرسیم:

  • آیا نیاز نیست که دیدگاه‌های دیگر را هم در نظر بگیریم؟
  • آیا شیوهٔ دیگری برای نگاه کردن به این پرسش وجود دارد؟
  • موضوع (یا مسئله یا مشکل) از موضع محافظه‌کارانه چطور به نظر می‌رسد؟
  • از فلان دیدگاه چطور به نظر می‌رسد؟

۷- منطق

وقتی می‌اندیشیم، مجموعه‌ای از اندیشه‌های گوناگون را گرد‌هم می‌آوریم و با ترتیب خاصی کنار هم می‌چینیم. اگر ترکیب‌بندی اندیشه‌ها جوری باشد که همدیگر را پشتیبانی کنند، اندیشیدن ما منطقی‌ست. اما اگر جوری باشد که بین آن‌ها تناقض وجود داشته باشد، یا نامعقول باشد، ترکیب اندیشه‌ها غیرمنطقی‌ست.

باید بپرسیم:

  • آیا این اظهار، واقعا معقول است؟
  • آیا از آن‌چه گفتید، چنین نتیجه‌ای برمی‌آید؟ چگونه؟
  • حرف‌های قبلی شما نتیجه دیگری داشت، اما حالا اینطور می‌گویید. نمی‌فهمم چطور ممکن است هر دوی این‌ها صادق باشند؟

۸- انصاف

ما معمولاً از منظر خود، فکر می‌کنیم؛ از دیدگاهی که به سود موضع ماست.
انصاف یعنی با همهٔ دیدگاه‌هایی که مناسبتی با موضوع موردبحث دارند، یکسان برخورد کنیم و نگذاریم احساس یا منفعت ما، روی برخوردمان تأثیر بگذارد.

 

 

پی‌نوشت: کتاب مفهوم و ابزارهای تفکر نقادانه، ترجمه مهدی خسروانی‌ست که در نشر نو به چاپ رسیده است.

 


یک جمله یا پرسش به انتخاب خود مطرح کنید و برایم بنویسید وقتی مثلا استاندارد فکری «عمق» را روی آن اعمال می‌کنید، چه تغییری می‌کند.

۴ نظر
15
فیس بوک توییتر گوگل ‌پلاس پینترست لینکدین
نوشته قبلی
شبکه های اجتماعی و فاشیسم مدرن
نوشته بعدی
ای هیچ برای هیچ بر هیچ مپیچ

۴ نظر

زهرا ۲۹ مهر ۱۳۹۸ - ۹:۱۵ ب٫ظ

مشتاق شدم کتاب را بخونم، اما در مورد جمله که پاراگراف آخر بهش اشاره شده، کمی نگرانم … میترسم شبیه جمله های جبران خلیل جبران سر کلاس “شیوه” استاد شاهسمندی بشه 😀

پاسخ
شهلا صفائی ۳۰ مهر ۱۳۹۸ - ۹:۳۹ ق٫ظ

شاهکار بود :))

پاسخ
چرا داشتن مهارت تفکر نقادانه مهم است؟ | کوچ - شهلا صفائی ۲۹ فروردین ۱۳۹۹ - ۱۰:۰۰ ب٫ظ

[…] از موضوعاتی که چند سالی می‌شود با آن درگیرم، مفهوم تفکر نقادانه و مهارت پرسشگری است. در این سال‌ها به بهانه‌های […]

پاسخ
متفکر نقاد چه ویژگی هایی دارد؟ (۶)- پشتکار فکری | کوچ - شهلا صفائی ۲۴ مرداد ۱۳۹۹ - ۳:۴۴ ب٫ظ

[…] منابع: (۱)، (۲) […]

پاسخ

لغو ارسال نظر لغو پاسخ

مطالبی که ممکن است دوست داشته باشید.

قوی سیاه – نسیم طالب

12 مرداد 1397

با چتر شکسته در باران – احمدرضا احمدی

23 دی 1398

عشق ما روی آب راه می‌رود- نزار قبانی

20 فروردین 1399

آزادی – جان استوارت میل

25 آذر 1401

مدیران و چالش های تصمیم گیری – ماکس...

15 آبان 1397

چگونه سوگیری و تبلیغات را در رسانه ها...

14 مرداد 1398

تفکر نقادانه و خلاقانه

13 فروردین 1399

روزی که فهمیدم وسواس فکری دارم

7 آبان 1398

نازنین و بوبوک – داستایوفسکی

18 فروردین 1399

مهره حیاتی – ست گودین

16 آبان 1398

دسته بندی

  • تفکر  نقادانه (۲۴)
  • جهان دیجیتال (۲۰)
  • روانشناسی اجتماعی (۱۸)
  • فیلم (۵)
  • کافه کتاب (۷۲)
  • گفتگوها (۳)
  • یادداشت‌ها (۲۱۷)
    • نامه‌ها (۱۴)

آخرین نوشته ها

  • ماجرای سفر من و زوربا
  • پیشرفت، فرایندی دیالکتیکی است؟
  • هوای قریه بارانی‌ست
  • جایی کوچک میان نخواستن زندگی و نخواستن مرگ
  • فاعلیت زیستن ـ نامه‌هایی در ستایش زندگی
  • حال در معنادهی به گذشته مؤثر است.
  • اگر اندکی پایین‌تر بود آسمان…
  • علاج یأس با فهم درمیانگی
  • مسافر
  • تولید غیرارادی خاطرات ساختگی توسط مغز

دیدگاه ها

  • صادق در ماجرای سفر من و زوربا
  • دامون در ماجرای سفر من و زوربا
  • رها در ماجرای سفر من و زوربا
  • حجت در ماجرای سفر من و زوربا
  • Paras2 در ماجرای سفر من و زوربا
  • زهرا در همیشه همه‌چیز مثل همیشه است
  • محمد در پیشرفت، فرایندی دیالکتیکی است؟
  • محمود جالینوسی در آه از آن رفتگان بی‌برگشت
  • ستار فلاح در سه هزار و پانصد قدم- احوالات
  • شکیب داودی در تاسیان _ هوشنگ ابتهاج

RSS وبلاگ روانشناسی اجتماعی

  • خانه
  • کافه کتاب
  • وبلاگ روانشناسی اجتماعی
  • تماس با من

@2017 - تمام حقوق این سایت، متعلق به شهلا صفائی می باشد.