کوچ – شهلا صفائی
  • خانه
  • کوچ | فهرست
    • گفتگوها
    • تفکر  نقادانه
    • جهان دیجیتال
    • روانشناسی اجتماعی
    • یادداشت‌ها
    • نامه‌ها
  • کافه کتاب
  • تماس با من

کوچ – شهلا صفائی

آن‌چـه می‌خوانَـم و می‌آمـوزَم

  • خانه
  • کوچ | فهرست
    • گفتگوها
    • تفکر  نقادانه
    • جهان دیجیتال
    • روانشناسی اجتماعی
    • یادداشت‌ها
    • نامه‌ها
  • کافه کتاب
  • تماس با من
دسته بندی:

یادداشت‌ها

نوشته های گاه و بی گاه من

  • یادداشت‌ها

    پس از مرگم، پرنده خواهم شد…

    4 خرداد 1396

    بارِ هستی را در عمقِ نیستیِ وجودم به دوش می کشم. قفلی بر افکارِ بی پروایم زده ام، تا دامن آنان که حداقل، معنایی برای این لحظات می جویند را به…

    ادامه مطلب
  • یادداشت‌ها

    برای پرستو_ به بهانه ی زادروزش

    18 اردیبهشت 1396

    هشتاد ماهه شدیم. “هفت سال” از اولین روزی که سر کلاست نشستم و تو مرا میان ازدحام آدم ها و حرف ها و رنگ ها، گوشه ای خلوت دیدی و…

    ادامه مطلب
  • یادداشت‌ها

    دقیقاً الان وقتشه !

    12 اردیبهشت 1396

    پیش نوشت: در مورد اهمال کاری و به تعویق انداختن کارها قبلا در پست “الان نه بعدا” حرف زدیم. فهمیدیم به تعویق انداختن کارها، یک استراتژی احساسی برای کنترل استرس…

    ادامه مطلب
  • یادداشت‌ها

    چطور استرس را شکست دهیم؟

    11 اردیبهشت 1396

    پیش نوشت: این پست، در ادامه ی دو نوشته ی قبل است.اگر آنها را هنوز مطالعه نکرده اید، ابتدا : الان نه، بعداً !  و سپس آدم های مختلف در…

    ادامه مطلب
  • یادداشت‌ها

    برخورد آدم های مختلف در مواجهه با استرس چگونه است؟

    10 اردیبهشت 1396

    پیش نوشت یک: در پست قبل درباره ی “به تعویق انداختن کارها” حرف زدم. در مورد اینکه وقتی این واژه را می شنویم چه تصوری داریم، خود اهمال کاران، چه…

    ادامه مطلب
  • یادداشت‌ها

    الان نه؛ بعداً !

    4 اردیبهشت 1396

    پیش نوشت: اگر به من بگویند موظفی فلان کار را در بازه ی زمانی مشخصی انجام بدهی، ممکن است بهترین کار را تحویل دهم ولی همان بهترین، برایم حکم شکنجه…

    ادامه مطلب
  • یادداشت‌ها

    هنر همدلی کردن

    3 اردیبهشت 1396

    چقدر تلاش می کنیم احساسات طرف مقابل را بشناسیم و درک کنیم؟ چندبار تا حالا در روابطمان بجای تخلیه ی احساساتمان (اعم از خشم، عقده ی صحبت کردن بدونِ شنیدن،…

    ادامه مطلب
  • یادداشت‌ها

    وانمود کردن را خوب می دانیم یا بد؟

    2 اردیبهشت 1396

    راجع به وانمود کردن فکر می کردم و نقشش در زندگی و کسب و کار. ❓چنددرصد از ما حاضریم نقاب به چهره بزنیم و به چیزی تظاهر و وانمود کنیم…

    ادامه مطلب
  • یادداشت‌ها

    قضاوت، نوعی خودافشایی ست.

    31 فروردین 1396

    پیش نوشت: ++ برام سواله که چرا آدما وقتی کسی رو نمیشناسن میتونن انقدر راحت قضاوتش کنند و با واژه ها، بی رحمانه به روحش تجاوز کنند؟ . __ آدمایی…

    ادامه مطلب
  • کافه کتابیادداشت‌ها

    جلوگیری از قطع درختان جنگل در کتابفروشی؟!

    17 فروردین 1396

    امروز قدم می زدم که مسیرم به شهرکتاب خورد. و دیدم چه خوب که کتاب ها رو نگاه کنم و سرمست بشم و بعد به مسیرم ادامه بدم. معمولاً قبل…

    ادامه مطلب
  • یادداشت‌ها

    فاصله گرفتن لزوماً به معنای انزوا طلبی نیست.

    14 فروردین 1396

    ++ چرا کلافه ای؟ . __ بی حوصله ام و بی انگیزه . ++ این حالت گذراست، قبلا بوده و بعدها هم هست.ولی اینروزا رو ازت میگیره؛خیلی راحت!به این فکر کن که چقدر قراره…

    ادامه مطلب
  • یادداشت‌ها

    می خواهم شمعی روشن کنم…

    12 فروردین 1396

    برخی حرف ها هست که درد گفتنشان هم کم از نگفتن نیست، مثل تمام وقت هایی که تو را روبرویم می نشانم و برایت از تمام ناگفته هایی می گویم…

    ادامه مطلب
  • یادداشت‌ها

    معجزه یا امید؟

    9 فروردین 1396

    دردهایش را پُلی کردیم برای گذشتن، آنزمان که چشمانمان را بر معصومیت نگاهش بستیم و عبور کردیم. او درخت بود که نه در بهار، بلکه هرشب جوانه زد و در…

    ادامه مطلب
  • یادداشت‌ها

    ما لیاقتِ رنج هایمان را داریم؟

    4 فروردین 1396

    عموماً میگفتم ما باید لیاقت رنج هایمان را داشته باشیم. رنج هم مثل دغدغه، هرچقدر بزرگتر باشد از ما آدم های متفاوت تری می سازد و به فاصله ی میان…

    ادامه مطلب
نوشته های جدید
نوشته های قدیمی

درباره من

درباره من

شهلا صفائی

عاشق سرخپوست‌ها و سفر و آموختنم.

همراه من باشید

فیس بوک توییتر اینستاگرام لینکدین

دسته بندی مطالب

  • تفکر  نقادانه (۲۴)
  • جهان دیجیتال (۲۰)
  • روانشناسی اجتماعی (۱۸)
  • فیلم (۵)
  • کافه کتاب (۷۲)
  • گفتگوها (۳)
  • یادداشت‌ها (۲۱۷)
    • نامه‌ها (۱۴)

کافه کتاب

  • ماجرای سفر من و زوربا

  • هوای قریه بارانی‌ست

  • آزادی و خیانت به آزادی – آیزا برلین

  • آزاد بودن، همان کنشگر بودن است

  • آزادی – جان استوارت میل

کتاب‌هاي قبلي کافه‌کتاب

اینستاگرام

آخرین نوشته ها

  • ماجرای سفر من و زوربا
  • پیشرفت، فرایندی دیالکتیکی است؟
  • هوای قریه بارانی‌ست
  • جایی کوچک میان نخواستن زندگی و نخواستن مرگ
  • فاعلیت زیستن ـ نامه‌هایی در ستایش زندگی
  • حال در معنادهی به گذشته مؤثر است.
  • اگر اندکی پایین‌تر بود آسمان…
  • علاج یأس با فهم درمیانگی
  • مسافر
  • تولید غیرارادی خاطرات ساختگی توسط مغز
  • هر آغازی فقط ادامه‌ای‌ست…
  • شبه‌حقیقت: تناسبی بین شواهد و تصورات
  • همیشه همه‌چیز مثل همیشه است
  • بگذار برخیزد مردمِ بی‌لبخند

دیدگاه ها

  • صادق در ماجرای سفر من و زوربا
  • دامون در ماجرای سفر من و زوربا
  • رها در ماجرای سفر من و زوربا
  • حجت در ماجرای سفر من و زوربا
  • Paras2 در ماجرای سفر من و زوربا
  • زهرا در همیشه همه‌چیز مثل همیشه است
  • محمد در پیشرفت، فرایندی دیالکتیکی است؟
  • محمود جالینوسی در آه از آن رفتگان بی‌برگشت
  • ستار فلاح در سه هزار و پانصد قدم- احوالات
  • شکیب داودی در تاسیان _ هوشنگ ابتهاج
  • شهلا صفائی در علاج یأس با فهم درمیانگی
  • سهیل در علاج یأس با فهم درمیانگی
  • شهلا صفائی در هوای قریه بارانی‌ست
  • ابی در هوای قریه بارانی‌ست
  • خانه
  • کافه کتاب
  • وبلاگ روانشناسی اجتماعی
  • تماس با من

@2017 - تمام حقوق این سایت، متعلق به شهلا صفائی می باشد.