کوچ – شهلا صفائی
  • خانه
  • کوچ | فهرست
    • گفتگوها
    • تفکر  نقادانه
    • جهان دیجیتال
    • روانشناسی اجتماعی
    • یادداشت‌ها
    • نامه‌ها
  • کافه کتاب
  • تماس با من

کوچ – شهلا صفائی

آن‌چـه می‌خوانَـم و می‌آمـوزَم

  • خانه
  • کوچ | فهرست
    • گفتگوها
    • تفکر  نقادانه
    • جهان دیجیتال
    • روانشناسی اجتماعی
    • یادداشت‌ها
    • نامه‌ها
  • کافه کتاب
  • تماس با من
دسته بندی:

یادداشت‌ها

نوشته های گاه و بی گاه من

  • یادداشت‌ها

    فاکتورهای شانس

    19 بهمن 1395

    تحقیقی از “ریچارد وایزمن”روانشناس دانشگاه Hartford در مورد خوش شانسی و بد شانسی : مطالعه برای بررسی چیزی که مردم آن را شانس میخوانند، ده سال قبل شروع شد. میخواستم…

    ادامه مطلب
  • کافه کتابیادداشت‌ها

    بهشت من

    18 بهمن 1395

    امروز داشتم فکر میکردم وقتی بمیرم چی میشه؟ بعد تنها جوابی که دادم این بود که: کاش می شد کتابامو با خودم می بردم. اونجا هرجا و هرشکل که باشه،…

    ادامه مطلب
  • یادداشت‌ها

    Sunk Cost

    17 بهمن 1395

    در کسب و کار اصطلاحی داریم به نام (Sunk Cost (effect که ترجمه شده: اثر هزینه ی ریخته شده. و زمانی اتفاق می افتد که ما روی کار یا چیز…

    ادامه مطلب
  • نامه‌ها

    هامون

    15 بهمن 1395

    گاهی نمیخواهیم حقیقت را باور کنیم، ولی این خللی در وجود آن حقیقت ایجاد نمیکند. هست، نمیخواهیم ببینیمش. فریاد می زند، دلمان نمیخواهد به دادش برسیم. انکارش میکنیم و گاهی…

    ادامه مطلب
  • یادداشت‌ها

    درون خویشتن

    15 بهمن 1395

    از اتفاقات بیرونی می توان جان سالم به در بُرد؛ مثل وقتی که ورشکست می شوی یا زمین می خوری. دوباره برمیخیزی و تلاش میکنی یا نهایتاً راهی برای فرار…

    ادامه مطلب
  • یادداشت‌ها

    خانه ی فرهنگ و هنر “واژه”

    15 بهمن 1395

    امروز تصمیم گرفتم با جمعی از دوستان همفکرم بریم کافه واژه. یا اگه دقیق تر بگم میشه “خانه ی فرهنگ و هنر واژه”. پیشنهادش با من بود.گویا همگی از جاهای…

    ادامه مطلب
  • یادداشت‌ها

    هر از گاهی باورهایمان را ویرایش کنیم.

    14 بهمن 1395

    امروز برای من مصداق همان روزی ست که سابق بر این، حتی فکر عبور کردن از آن هم به مغزم خطور نمی کرد. روزی که “بپذیریم” آدم ها همیشه شبیه…

    ادامه مطلب
  • یادداشت‌ها

    رد پای تو به وقت دلتنگی

    13 بهمن 1395

    گاهی گمان میکنم از آنچه در این سالها خوانده ام چیزی در خاطرم نمانده که هنوز اسیر فریبِ زمان و روز و شب و حتی همین برفی که از پنجره…

    ادامه مطلب
  • یادداشت‌ها

    هیچ

    12 بهمن 1395

    سالهاست که در پرسش های متعدد و پاسخ های بیهوده ای دست و پا میزنم. پاسخ هایی که آنقدر قانعم نمیکنند که ناگزیر، سوال ها را بر خود تکرار میکنم.…

    ادامه مطلب
  • یادداشت‌ها

    چیزی به اسم “رهایی”

    11 بهمن 1395

    انتخاب چنین افرادی برای همراهی در ادامه ی مسیر زندگی “بسیار دشوار” است .چون عموماً بازیگران خوبی هستیم، با نقاب هایی بعضاً روشنفکرانه، که هدفمان ارضای کنجکاوی و نیازهای سطحی ست. و…

    ادامه مطلب
  • یادداشت‌ها

    به مقصدِ هیچ

    11 بهمن 1395

    یکی از لذت های زندگی همین پیاده روی های ساده و بی تکلفه. همین قدم زدن هایی که خودش راهشو پیدا میکنه. این دفعه رسیدم به بازار تجریش، جایی که…

    ادامه مطلب
  • یادداشت‌ها

    Lost Cubert

    9 بهمن 1395

    پیش نوشت: توی جاده بودم که انیمیشن lost Cubert را دانلود کردم و با وجود اینکه برایم شبیه کابوس بود، سه بار و هربار از زوایای مختلف تماشایش کردم. بعد…

    ادامه مطلب
  • یادداشت‌ها

    رابطه ی نامبارک مرید و مرادی

    9 بهمن 1395

    بارها شاهد این بوده ام که آدم ها مراد و مرشدی را برای خود برمی گزینند و از سر هیجان زدگی، هرچه او بگوید و هرگونه رفتار کند سر خود…

    ادامه مطلب
  • یادداشت‌ها

    روزهای مه آلود

    8 بهمن 1395

    +++ کاش بودی لعنتی. تا مرز جنون دارم پیش میرم امشب . ___چی شده؟ . +++هرچی میرم نمیفتم تو مسیر اصلی. تمام افکارم بهم ریخته. بعد از طرفی تو یه جامعه…

    ادامه مطلب
نوشته های جدید
نوشته های قدیمی

درباره من

درباره من

شهلا صفائی

عاشق سرخپوست‌ها و سفر و آموختنم.

همراه من باشید

فیس بوک توییتر اینستاگرام لینکدین

دسته بندی مطالب

  • تفکر  نقادانه (۲۴)
  • جهان دیجیتال (۲۰)
  • روانشناسی اجتماعی (۱۸)
  • فیلم (۵)
  • کافه کتاب (۷۲)
  • گفتگوها (۳)
  • یادداشت‌ها (۲۱۷)
    • نامه‌ها (۱۴)

کافه کتاب

  • ماجرای سفر من و زوربا

  • هوای قریه بارانی‌ست

  • آزادی و خیانت به آزادی – آیزا برلین

  • آزاد بودن، همان کنشگر بودن است

  • آزادی – جان استوارت میل

کتاب‌هاي قبلي کافه‌کتاب

اینستاگرام

آخرین نوشته ها

  • ماجرای سفر من و زوربا
  • پیشرفت، فرایندی دیالکتیکی است؟
  • هوای قریه بارانی‌ست
  • جایی کوچک میان نخواستن زندگی و نخواستن مرگ
  • فاعلیت زیستن ـ نامه‌هایی در ستایش زندگی
  • حال در معنادهی به گذشته مؤثر است.
  • اگر اندکی پایین‌تر بود آسمان…
  • علاج یأس با فهم درمیانگی
  • مسافر
  • تولید غیرارادی خاطرات ساختگی توسط مغز
  • هر آغازی فقط ادامه‌ای‌ست…
  • شبه‌حقیقت: تناسبی بین شواهد و تصورات
  • همیشه همه‌چیز مثل همیشه است
  • بگذار برخیزد مردمِ بی‌لبخند

دیدگاه ها

  • صادق در ماجرای سفر من و زوربا
  • دامون در ماجرای سفر من و زوربا
  • رها در ماجرای سفر من و زوربا
  • حجت در ماجرای سفر من و زوربا
  • Paras2 در ماجرای سفر من و زوربا
  • زهرا در همیشه همه‌چیز مثل همیشه است
  • محمد در پیشرفت، فرایندی دیالکتیکی است؟
  • محمود جالینوسی در آه از آن رفتگان بی‌برگشت
  • ستار فلاح در سه هزار و پانصد قدم- احوالات
  • شکیب داودی در تاسیان _ هوشنگ ابتهاج
  • شهلا صفائی در علاج یأس با فهم درمیانگی
  • سهیل در علاج یأس با فهم درمیانگی
  • شهلا صفائی در هوای قریه بارانی‌ست
  • ابی در هوای قریه بارانی‌ست
  • خانه
  • کافه کتاب
  • وبلاگ روانشناسی اجتماعی
  • تماس با من

@2017 - تمام حقوق این سایت، متعلق به شهلا صفائی می باشد.