یکی از لذت های زندگی همین پیاده روی های ساده و بی تکلفه. همین قدم زدن هایی که خودش راهشو پیدا میکنه.
این دفعه رسیدم به بازار تجریش، جایی که اگه برای هزارمین بار هم باشه که میرم، به خلوص همون دفعه ی نخست، طراوت و تازگیش رو توی صورتم می پاشه.
اینجا بوی زندگی داره، همیشه و هرفصلی از سال.
.
پی نوشت: معمولاً عکس های کوچ، در همان روزی که با دوستانم سهیم می شوم، ثبت نمیشوند و حداقل چند روزی از تولدشان می گذرد.با وجود اینکه هیجان هم دارم، به خودم فرصت میدهم ببینم بعد از چند روز هم مایل به اشتراکشان هستم یا نه.