در پست قبلی، از ترول و ترولیسم گفتم
اینکه ترول، یه تصویر یا استیکر و ایموجی نیست بلکه یک فرده.
فردی که بحثهای نامربوط ، جنجالی و آزاردهنده در فضاهای دیجیتال به راه میندازه و آدما رو تحریک میکنه که پاسخهای فکر نشده و احساسی بدن.
از چند تجربهای که در مواجهه باهاشون داشتم نوشتم و گفتم قراره از این پس چه واکنشی داشته باشم
توی این نوشته دوست دارم بیشتر، از رفتار ترولها بنویسم. که وقتی جایی ترول میبینم سریعتر بشناسمشون و وقت و انرژی روانیم تحلیل نره.
ترولیسم انواع مختلفی داره و بر اساس انگیزه و رفتارشون طبقهبندی میشن. (این طبقهبندی علمی نیست، سه مورد اولش رو اینجا دیدم و مابقی بر اساس مشاهده و تجربهست):
بعضی از ترولها مستقیم حمله یا توهین میکنن. اینا پیشپاافتادهترین نوع ترول هستن چون به راحتی قابل شناساییاند.
بعضی از ترولها تکنیکیاند. یعنی یک اکانت با هویت واقعی -یا حتی ساختگی- میسازند، (در واقع دست به خلق یک شخصیت میزنند) و مدتها باهاش کار میکنن و فالوورهاش رو به حدنصاب خوبی میرسونن که قابل باور باشه و بعد به طور مداوم در بحثها شرکت میکنند و فضا رو متشنج میکنند.
هدفشون هم آسیب زدن و انتقام گرفتنه (به هر دلیلی با اون فرد مشکل دارند.)
بعضی از ترولها حرفهایتر و مخربترند. برای کاری که میخوان بکنن برنامه بلندمدت (ماهها و حتی سالها) و احتمالا همکار دارند.
اینها به طور سازمانیافته و تاکتیکی، نظم فضا رو به هم میزنند به طوری که شناسایی اخلال پیشاومده خیلی سخت و گاهی غیرممکن میشه.
بعضی از ترولها ظاهر موجهی دارند ولی رفتارهای سرکوبگرانه و تخریبگر دارن و از این طریق، کاربر رو آزار میدن. (اینا حتی میتونن صاحب صفحهای باشن که بحث رو شروع میکنه)
بعضی از ترولها مثل مُلانُقَطیها رفتار میکنند. میگردن یه غلط کوچیک و بیربط به اصل موضوع پیدا میکنن و با این ایراد، کسی که کامنت گذاشته یا موضوع مهمی رو مطرح کرده عصبانی میکنن و فضا رو متشنج میکنن.
بعضی از ترولها در جواب هر موضوعی، یک شوخی تکراری و بیمزه میکنند که از نظر خودشون جالبه ولی بقیه رو آزار میده.
بعضی از ترولها کلا عصبانیاند. از همه چیز. اصلا فرقی نمیکنه موضوع چی باشه. اینا هرجا که باشن احساسات منفیشون رو به بقیه منتقل میکنن و بقیه رو هم بهم میریزن.
بعضی از ترولها منتظرن تو از علاقهت بگی، تا اونو به باد تمسخر بگیرن. گاهی این تمسخر، شکل خشم و بددهنی به خودش میگیره.
اون اوایل که آدما عادت داشتن فینگلیش تایپ کنن، احتمالا یادمونه که اینا، با حروف بزرگ تایپ میکردن که هم بیشتر دیده بشن هم نشون بدن عصبانیان. امروز همونا، جایی که امکانش باشه نوشتشونو بولد میکنن!
بعضی از ترول ها هم به ترول های بیمار معروفاند.
این دسته از ترولها یک هدف کلی دارند: توجه خریدن و آسیب عاطفی به دیگران زدن. با ناراحت کردن و مضطرب کردنش. اینها با کسی دشمنی ندارن با خودشون مشکل دارن.
هرچقدر از موفقیتها و دستاوردها و دلخوشیهات بگی، اونا بهترشو تجربه کردن، هرچقدرم از غمهات بگی، اونا گرفتار بدترشن. به طوریکه تو باید حس کنی غمت ناچیزه و توان درک اونها رو نداری.
الان به این فکر میکنم که کسانی که چالش هم به راه میندازن نوعی ترول هستند.
چون با یه سناریو یا قصه ساده شروع میکنن و بعد همه رو سعی میکنن درگیر کنن و نهایتا ممکنه فضایی ایجاد کنن که بتونن اونا رو وارد بحث تازهای کنند.
حتی اگه خودشون هم بطور مستقیم وارد گود نشن، با ایجاد چالش، خوراکی برای ترولهایی شبیه خودشون ایجاد میکنند.
(البته این صرفا حدس منه.)
بعضی از ترولها هم هستند که من باهاشون زیاد مواجه شدم. تو هرچیزی که بگی، هرنوع استدلالی داشته باشی، هرچقدر موضوع مورد بحثت مهم باشه یا پیش پاافتاده، اینا میان میگن: درسته که مثلا دُم خر درازه، ولی «همیشه اینجوری نیست.»
از نظر بقیه کاربران، این یه آدم محترمه که خب نظرش رو منطقی گفته. ولی فقط تویی که گرداننده اون بحثی میدونی چقدر قبلا تکرار شده و آزارت داده.
یا مثلا توی توییتر دیدم کسی توییت کرده: فلانی اگه این توییت رو میبینی گاز رو خاموش کن.
(خب، آدم حسابی، بهش زنگ میزدی زودتر نتیجه نمیگرفتی؟ فلانی توییتر رو سریعتر از تماس و مسیج خصوصیش چک میکنه؟ نه دیگه. میخوای ما هم ببینیم. توجه و دیده شدن میخوای. )
یا حتی کسایی که شوآف میکنن و چیز غیرواقعی رو با ظاهری جعلی به نمایش میگذارن، به نظرم از این قاعده مستثنی نیستند و حس میکنم میشه جزو ترولهای بیمار دستهبندیشون کرد.
مثلا طرف میدونه با گذاشتن این تصویر- چه برای دیگران مهم باشه چه نه- اون حس نارسیسیسم درونیش رو اغنا میکنه. یا عمدا میگذاره که عدهای رو غیرمستقیم آزار بده. یا حتی فکرش رو مشغول کنه.
یا بعضی ترولها اینجوریه رفتارشون که در هر بحثی پای مسائل قومیتی، مذهبی یا سیاسی رو باز میکنند و جنجال به راه میندازن و کل مسیر گفتگو رو منحرف میکنن.
و یک نوع دیگه که خودم زیاد بهش برخوردم ترولهای اهل مطالعهاند.
این دسته از ترولها یا خودشون شروعکننده بحثی میشن که بعد به طور افراطی نظرات مخالف رو با استدلالهاشون تحقیر کنند و یا وارد بحث دیگران میشن و با سفسطه و مغلطه و هنری که توی بحث دارند، همه رو کنار میزنند و پیروزمندانه به بقایای جنگی که راه انداختهاند نگاه میکنند.
فکر میکنم آزارهای اینترنتی و ترولیسم خیلی فراتر از این طبقهبندیهاست. و چه بسا خیلی اوقات، خودمون خواسته و ناخواسته ترول بودیم و موجب آزار و ناراحتی دیگران شدیم.
به نظر من، فضاهایی مثل شبکههای اجتماعی، که در ذات خودش، جای استدلال و بحثهای عمیق نیست، وقتی چنین امکانی در اون ایجاد میشه، فرصت بیشتری به ترولها میده تا بتونن عرض اندام کنند.
واقعیتش اینه که حتی اگر خودمون هم ترول بودیم و جاهایی نظر مخالفمون رو ابراز کردیم باید در نظر داشته باشیم که چنین مخالفتها و نقدهایی در چنین فضاهایی نه تنها مفید نیست و باعث نمیشه شنونده از باور و استدلالش (قلبا) دست بکشه بلکه باعث بد شدن حال همه میشه و فضا رو مسمومتر از مسموم میکنه.
بهتره در چنین مواقعی، هر حرفی رو در ذهنمون بارها و بارها تجزیه و تحلیل کنیم و ابعاد مختلفش رو بسنجیم و روزها سعی کنیم با استفاده از منابع مختلف و تماشای اون موضوع از زوایای مختلف، هربار نور جدیدی به اون مسئله بتابانیم تا شاید روزی برامون شفافتر بشه. ولی سنجشگرانه به این پاسخ برسیم.
وگرنه رسیدن به یک تایید یا انکار در شبکههای اجتماعی، فکر نمیکنم دستاورد ارزشمندی محسوب بشه.
اگر شما هم به رفتارهایی برخوردید که الان حس میکنید ترولیسم بوده، برای من بنویسید.
منبع تصویر: (+)
۶ نظر
یکی از چیز های که برام خنده داره این روز ها البته نمیدونم جزو ترول ها باشه یا نه، ایدئولوژیهای لوس شده و مسخره است.
مهم نیست این ایدئولوژی مکتب چی باشه؛ از مسایل سیاسی و مذهبی و فمینیست و طرفداری از تیم های فوتبال باشه؛
آنچنان استدلالهای مسخره ای در جهت حمایت از ایدهآل هاشون مطرح میکنند که آدم به شعور طرف مقابل بشدت شک میکنه.
این چالشهای در قرنطینه هم خودش معضلی شده .
طرف عکس سیاه سفید از خودش میذاره خوب که چی مثلا منم بلدم با فیلتر های سیاه سفید فتوشاپ کار کنم .
یا بعد اسم چند نفر دیگه هم پاش میزنه.
با این طبقه بندی های که توی پست جدیدت کردی فکر میکنم همه ما به نوعی در دام ترول ها افتادیم و این در جهت هرچه بیشتر سطحی کردن کاربرها داره اتفاق میوفته.
غالب پیروهای این چالش ها هم توهم خود مهم پنداری و خود منحصر بفرد پنداری دارن.
همون طور که در جمع بندی صحبتهات در تدکس تهران بود
ذات چنین فضاهایی، هرچه بیشتر سطحی شدن آدمهاست. حالا تصور کن علاوه بر اهداف شبکه و کسانی که در مرکز شبکه قرار دارن، ترولیسم هم به خدمت این اهداف در بیاد.
چیزی که باقی میمونه حواسپرتیها و سرگرمیهای بیشتر کاربرای عادی و مشغولیتهای مبتذله.
که دیگه نفهمه اطرافش داره چه اتفاقی میفته!
فکر میکنم مثالی که زدی راجع به ایدئولوژیها میتونه درست باشه، چون تا حد زیادی بستر لازم و کافی برای ترولیسم فراهم میکنند.
به عنوان کسی که چند سال توییتر دنبال میکنم و چون این شبکه ساختار متنی داره، این معضل رو با گوشت و پوست و استخونم تجربه کردم و هزاران بار برای اینکه ترولیسم نامیده نشم یه کامنت یا توییت نوشتم بعد بهش فکر کردم و دیدم یا حرفم تکراری یا اهمیتی نداره کسی بدونه یا خیلی سطحی هست و در آخر پاک کردم.
به همین خاطر بیشتر ریتوییت میکنم تا توییت?
به نظرم یه نمونه از افرادی که میشه جزء ترولیسم ها قرارشون داد، افرادی هستند که حرف و نظری از خودشون ندارم و فقط نظر افراد مشهور یا پر فالوور طوطی وار تکرار میکنن. بدون اینکه دقت کنند اون نظر درسته یا اشتباه!!؟
اره باهات موافقم. کسانی که حرف بقیه رو بدون فکر تکرار میکنن میتونن جزو ترولیسم به حساب بیان.
چون خودم وقتی میبینم یک چیزی زیاد تکرار میشه و فکر و استدلالی پشتش نیست واقعا آزار میشم.
احساس می کنم جامعه ترول پروری داریم. این موارد رو من در دنیای واقعی خیلی می بینم.
ترولپرور عالی بود :))
تا حالا بهش فکر نکرده بودم.