کوچ – شهلا صفائی
  • خانه
  • کوچ | فهرست
    • گفتگوها
    • تفکر  نقادانه
    • جهان دیجیتال
    • روانشناسی اجتماعی
    • یادداشت‌ها
    • نامه‌ها
  • کافه کتاب
  • تماس با من

کوچ – شهلا صفائی

آن‌چـه می‌خوانَـم و می‌آمـوزَم

  • خانه
  • کوچ | فهرست
    • گفتگوها
    • تفکر  نقادانه
    • جهان دیجیتال
    • روانشناسی اجتماعی
    • یادداشت‌ها
    • نامه‌ها
  • کافه کتاب
  • تماس با من
کافه کتاب

با چتر شکسته در باران – احمدرضا احمدی

23 دی 1398
با چتر شکسته در باران – احمدرضا احمدی

چه به سر ما آمده

که کم‌کم

در میدان‌ها و کوچه‌های خلوت

گم می‌شویم

یا جان می‌سپاریم

ما سزاوار

درخت‌های پُر شکوفه‌ی سیب بودیم

نه آن‌که در میدان‌ها

و کوچه‌های خلوت

گم شویم

یا جان بسپاریم

ما سزاوار خوشه‌های‌ انگور

در رستاخیز عمر بودیم

نه خوشه‌های خشک

و بی‌انگور

چه بسا ما را هر روز

به بهشت دعوت می‌کردند

که مهمان ابدی بهشت باشیم

اما

اکنون در اتاقی کوچک و نمور

بدون پنجره زندگی می‌کنیم

هر صبح از رادیو

خبر جنگ، آتش‌سوزی، زلزله

و ناکامی کودکان را می‌شنویم

بیایید ما را

از این اتاق کوچک و نمورِ بی‌پنجره

نجات دهید

و به گردن ما

حلقه گل‌های نرگس بیاویزید

ای بسا که ما دوباره

به خلق شعر

کاشت گندم

و پختن نان

برگردیم

ما این‌ها را از حسرت و آرزوی

دیدار شب‌های نمناک

و رودخانه‌های پر آب

نمی‌گوییم

این‌ها کلام مقدس و معطر ماست

سخنانی که با گل سرخ و اندوه

آراسته شده است

پس ما را دریابید

که فرصت برای شما و ما

اندک است

شاید زلزله

سیل

طوفان

همه‌ی ما را به قعر جهان ببرد

جهانی پر از حریق و حرمان

و سقوط هواپیما

عجله کنید

عجله کنید…

.

.

.

احمدرضا احمدی

۶ نظر
9
فیس بوک توییتر گوگل ‌پلاس پینترست لینکدین
نوشته قبلی
امروز جهان رنج های کوچکم سقوط کرد
نوشته بعدی
عقل و جنون

۶ نظر

صادق ۲۳ دی ۱۳۹۸ - ۹:۲۶ ب٫ظ

کاوه ای پیدا نخواهد شد امید 

کاشکی اسکندری پیدا شود

پاسخ
سمیه ۲۳ دی ۱۳۹۸ - ۱۱:۰۸ ب٫ظ

شاید ما در جهانی دیگر مرده ایم و اینجا جهنم است!

پاسخ
لیلا خالوزاده ۲۴ دی ۱۳۹۸ - ۸:۳۲ ق٫ظ

…عجله کنیم برای دوست داشتن هم دیگر

پاسخ
ملیحه ۲۸ دی ۱۳۹۸ - ۱۲:۴۰ ب٫ظ

تنها امیدمان به ذهنمان است که هنوز به زنجیر کشیده نشده است اما من در این سالهای اسارت حتی نمیتوانم با اطمینان بگویم که ذهنم را میتوانم از به زنجیر کشیده شدن حفظ کنم.

پاسخ
شهلا صفائی ۳ بهمن ۱۳۹۸ - ۸:۰۲ ب٫ظ

خبر خوشی نیست اگه بگم، ذهنمون خیلی وقته به اسارت در اومده!

#فاشیسم_مدرن

پاسخ
احسان ۶ آذر ۱۳۹۹ - ۱:۲۷ ب٫ظ

باران خواهد آمد…
تمنا کننده‌ی باران کجاست؟
شعر هست.
خواننده اشعار کجاست؟

پاسخ

لغو ارسال نظر لغو پاسخ

مطالبی که ممکن است دوست داشته باشید.

آزادی و خیانت به آزادی – آیزا برلین

12 دی 1401

بصیرت های بیهوده (نامه هایی به ایلیا)- عبدالحمید...

2 مرداد 1398

درباره معنی زندگی – ویل دورانت

23 تیر 1397

مدیران و چالش های تصمیم گیری – ماکس...

15 آبان 1397

تفکر نقادانه و خلاقانه

13 فروردین 1399

ترانه های پینک فلوید – سیدبارت.راجر واترز

28 شهریور 1397

شیب _ ست گادین

30 شهریور 1395

همگرایی رسانه‌ ای ( Media Convergence)

25 تیر 1398

چگونه سوگیری و تبلیغات را در رسانه ها...

14 مرداد 1398

همه دروغ می‌گویند – نوشته ست استیونز دیویدویتس

10 فروردین 1399

دسته بندی

  • تفکر  نقادانه (۲۴)
  • جهان دیجیتال (۲۰)
  • روانشناسی اجتماعی (۱۸)
  • فیلم (۵)
  • کافه کتاب (۷۰)
  • گفتگوها (۳)
  • یادداشت‌ها (۲۰۸)
    • نامه‌ها (۱۴)

آخرین نوشته ها

  • هر آغازی فقط ادامه‌ای‌ست…
  • شبه‌حقیقت: تناسبی بین شواهد و تصورات
  • همیشه همه‌چیز مثل همیشه است
  • بگذار برخیزد مردمِ بی‌لبخند
  • هنر در عصر ظلمت
  • نامهٔ روبر دسنوس به یوکی (۱۹۴۴)
  • سفرها قابله‌ی افکارند…
  • پناه بر خیال
  • سه هزار و پانصد قدم- احوالات
  • میعاد در لجن

دیدگاه ها

  • شهلا صفائی در همیشه همه‌چیز مثل همیشه است
  • سعيد مولايي در همیشه همه‌چیز مثل همیشه است
  • صادق در شبه‌حقیقت: تناسبی بین شواهد و تصورات
  • ابی در شبه‌حقیقت: تناسبی بین شواهد و تصورات
  • شبه‌حقیقت: تناسبی بین شواهد و تصورات | کوچ - شهلا صفائی در با این‌همه، چه بلند چه بالا پرواز می‌کنی!
  • شهلا صفائی در همیشه همه‌چیز مثل همیشه است
  • سعيد مولايي در همیشه همه‌چیز مثل همیشه است
  • شهلا صفائی در همیشه همه‌چیز مثل همیشه است
  • سمیه در همیشه همه‌چیز مثل همیشه است
  • ابی در هنر در عصر ظلمت

RSS وبلاگ روانشناسی اجتماعی

  • خانه
  • کافه کتاب
  • وبلاگ روانشناسی اجتماعی
  • تماس با من

@2017 - تمام حقوق این سایت، متعلق به شهلا صفائی می باشد.