کوچ – شهلا صفائی
  • خانه
  • کوچ | فهرست
    • گفتگوها
    • تفکر  نقادانه
    • جهان دیجیتال
    • روانشناسی اجتماعی
    • یادداشت‌ها
    • نامه‌ها
  • کافه کتاب
  • تماس با من

کوچ – شهلا صفائی

آن‌چـه می‌خوانَـم و می‌آمـوزَم

  • خانه
  • کوچ | فهرست
    • گفتگوها
    • تفکر  نقادانه
    • جهان دیجیتال
    • روانشناسی اجتماعی
    • یادداشت‌ها
    • نامه‌ها
  • کافه کتاب
  • تماس با من
جهان دیجیتال

ترول و ترولیسم

4 فروردین 1399
ترول و ترولیسم

امروز داشتم در مورد ترول‌ و ترولیسم در فضای دیجیتال و خصوصا شبکه‌ های اجتماعی می‌خوندم.

Internet Troll رو در گوگل سرچ کردم؛

 

ویکی‌پدیا:

ترول ( Troll)  به افرادی گفته می‌شود که با رفتار مخرب در فضای وب به دنبال جلب نظر کاربران، ایجاد تشنج و بیان مطالب محرک و توهین‌آمیز هستند.

تا همین‌جا تمام ذهنیتم راجع به ترول‌ها و آن‌چه که سال‌ها راجع بهش فکر می‌کردم به هم ریخت.

به جست‌وجو ادامه دادم…

ریشه‌ی ‌واژه «ترول» از یک کلمه‌ی فرانسوی می‌آید –trôler– به معنی «به دنبال خود کشیدن و این‌طرف و آن‌طرف بردن دیگران».

به شگردی در ماهی‌گیری هم گفته می‌شود که در آن، یک قایق، طعمه را به قلاب می‌بندد و برای گیر انداختن ماهی، آرام آرام حرکت می‌کند.

هرچقدر بیشتر در موردش می‌خونم، مصداق‌هایی از رفتار کاربران در اینستاگرام و توییتر به ذهنم میاد.

و به تمام کامنت‌هایی فکر می‌کنم که زیر برخی پست‌هام سال‌ها قبل، جنجال به راه می‌انداخت.

 

ترول اینترنتی، آن استیکرها و ایموجی‌های زمان فیسبوک و وایبر و احتمالا تلگرام نیست،

ترول ها

 

بلکه، یک شخص است.

ترول، فردی است که بحث‌های نامربوط، جنجالی، آزاردهنده و محرک در فضاهای دیجیتال راه می‌اندازد و مسیر گفتگو را به انحراف می‌کشاند و حس افراد را بد می‌کند و آن‌ها را تهییج می‌کند که پاسخ‌های فکر نشده و احساسی بدهند.

ترول و ترولیسم می‌تواند انگیزه‌های مختلفی داشته باشد.

البته ممکن است یک کاربر همیشه ترول نبوده باشد. یعنی اوایل، حتی رفتار مفیدی داشته ولی بعدا به تخریب‌گری روی آورده باشد. پس بنا به تعریف بالا، ترول یک برچسب قطعی و همیشگی نیست..

یکی از رایج‌ترین شیوه‌های ترول در اینترنت استفاده از مغالطه حمله‌ی شخصی (ad hominem) است.

یعنی به جای این‌که استدلال فرد را تحلیل کند، نیت و خصوصیات شخصی او را زیر سوال می‌برد و او را با الفاظ بد و یا محرک، مجبور به مقابله‌به‌مثل می‌کند.


مثالی برای مغالطه حمله شخصی (ad hominem):

فروشنده: این گوشی موبایل، جزو بهترین‌هاست، با توجه به امکاناتی که می‌ده قیمتش خیلی مناسبه و در مقایسه با حد استاندارد هم‌رده‌هاش، سخت‌افزار قدرتمندی هم داره.

خریدار: نمی‌تونم باور کنم، شما فقط می‌خواید اینو به من بفروشید.

توضیح:‌ درسته که منفعت فروشنده حکم می‌کنه که موبایل رو به مشتری بفروشه، ولی این دلیل نمی‌شه که ادعاش دروغ باشه. البته شاید هم دروغ باشه، ولی دروغ بودن یا نبودنش نمی‌تونه ربطی  به منافعش داشته باشه. چون فروشنده معمولا چیزی رو می‌فروشه که به کیفیتش باور داشته باشه و مطمئن باشه براش اعتبار بد به همراه نداره.


اگر بخوام مثالی در فضای دیجیتال بزنم، به سه هفته قبل اشاره می‌کنم که پستی راجع به شیوع کرونا ویروس و سرعت انتشارش در اینستاگرام منتشر کردم.

کاربری با هویت ساختگی، شروع کرد به بیراهه کشاندن بحث و به‌جای این‌که، نقدش رو روی استدلال و صحبت من متمرکز کنه، روی سواد و تخصصم متمرکز کرد، رفرنسشم اخبار بود. باور کنید! در جواب اون‌همه حرف نوشت  چون «اخبار» اینجوری گفت!

یا یه عده دیگه، که انگشت اتهام و ناسزا رو سمت من گرفتند و بدون این‌که فکر کنند هدف پست چی بوده (البته الان می‌فهمم قرار نبوده فکر کنند)، سعی کردند ذهنیت مخاطب‌ها رو خراب کنند و وادارشون کنند به واکنش‌های احساسی.

 

و من الان که ترول رو شناختم، خودم رو سرزنش می‌کنم چرا –ولو محترمانه- وقت گذاشتم و استدلالم رو شفاف کردم و توضیح دادم تا از ابهام خارجشون کنم.

یا یک مورد دیگه که یادم میاد راجع به یه بچه گربه‌ست. دوستانم می‌دونن من عاشق حیوونام. خیلی بیشتر از موجودات دوپا. (واقعا خیلی بیشتر).

دوسال پیش بچه گربه‌ای رو پیدا کردم که در حال مرگ بود و سعی کردم ازش مراقبت کنم.

وقتی حالش خوب شد و بزرگ شد، با خوشحالی عکسشو منتشر کردم. ولی فکر می‌کنید چی شد؟

بین اون‌همه واکنش خوب، باز هم پیدا شدن کسانی که بگن، می‌تونستی به جاش به فلان موسسه کمک کنی یا به آدمای کارتن خواب یا … و این‌که تو مرفه بی‌دردی و درد آدما رو نمی‌فهمی.

من عکس رو حذف کردم و دیگه هیچی منتشر نکردم. (و البته ترول به هدفش رسید)

یا یه دوستی داشتم قبلا، سواد تاریخی و سیاسی خوبی داشت ولی به محض این‌که کسی حرفی می‌زد، به اسم نقد، به بدترین شکل تخریبش می‌کرد و البته از این موضوع بی‌نهایت لذت می‌بُرد.

(حیف که دوستیمون طولی نکشید وگرنه حتما با ترول و ترولیسم آشناش می‌کردم.)

خب حالا که فهمیدی قراره چیکار کنی؟

از این پس، تصمیم دارم رویکردم رو تغییر بدم و ترولیسم و ترولیست‌ها رو نادیده بگیرم و یا بلاک کنم (البته من خیلی بلاک می‌کنم ولی نه به این خاطر که ظرفیت نقد شنیدن ندارم بلکه به این دلیل که هرکسی رو شایسته نقد کردن نمی‌دونم)

ترول‌ها شبیه اون دسته از اراذلی‌اند که شب هنگام و یا در خیابان و کوچه‌های خلوت، برای آدم، مزاحمت ایجاد می‌کنند و با گفتن حرف نامربوطی، به حریم شخصیش تجاوز می‌کنند و حسش رو نسبت به خودش خراب می‌کنند.

 همیشه یادم میاد به من می‌گفتند بهشون توجه نکن، مبادا جوابی بدی، این‌ها با شنیدن حرفی از تو، بیشتر تحریک می‌شن و ادامه میدن!

جان رابرتز هم در مواجهه با ترول‌ها چنین حرفی می‌زنه:

با او درگیر نشوید، به بحث و جدل نپردازید و هرگز او را تهدید نکنید!

ترول‌ها از طرق مختلف به دنبال جلب توجه و واکنش شما هستند پس بی‌‌‌اعتنا باشید و پاسخشان را ندهید که هر پاسخی از سوی شما موجب تشویق بیشتر آن‌ها به تکرار رفتارهای مشابه می‌شود.

در شبکه‌های اجتماعی، بسیار اتفاق می‌افته که یک نفر، با یک کامنت حاشیه‌ای، کل موضوع رو به سمت دیگری هدایت می‌کنه. و تعداد زیادی هم اصل موضوع رو فراموش می‌کنند و به ترول حمله می‌کنند. در واقع همان کاری رو می‌کنند که ترول می‌خواد.

( اگر به صفحه‌ی یک سلبریتی سر بزنید و یکی از پست‌هاش رو به صورت تصادفی باز کنید و کامنت‌هاش رو ببینید به احتمال قوی به ترول برمی‌خورید.)

تصمیم دارم وقت پاسخگویی و گفتگو رو به دوستانی که خصوصا در وبلاگم می‌شناسم محدود کنم که می‌دونم از ترول و ترولیسم کیلومترها فاصله دارند و دغدغه‌هایی فراتر از این جنس سرگرمی‌ها و منافعی مفیدتر در زندگی رو دنبال می‌کنند.

 

در ادامه بیشتر راجع به ترول‌ها می‌نویسم. چون برای خودم جالبه که بتونم بهتر بشناسمشون.

 


شما از تجربه‌تون در مواجهه با ترول‌ها برای من بنویسید.

( چه این‌که خودتون در معرضش قرار گرفته باشید یا در صفحه‌هایی که دنبال می‌کنید بهش برخورده باشید.)

 

 

منبع تصویر: (+)

۱۴ نظر
9
فیس بوک توییتر گوگل ‌پلاس پینترست لینکدین
نوشته قبلی
اینترنت با مغز ما چه می‌کند؟ نوشته نیکلاس کار
نوشته بعدی
ترولیسم‌ها چه رفتارهایی دارند؟

۱۴ نظر

نسیم عرفان ۴ فروردین ۱۳۹۹ - ۸:۵۰ ب٫ظ

چقدر خوب.

دقیقا منم فکر میکردم ترول فقط،یه استیکره .

ولی الان فهمیدم اطرافم از این ترول ها زیاد هستند .

خودمو اینجوری توجیه میکردم که لازم نیست وقتمو صرف آگاهی دادن به افرادی کنم که نمیخوان آگاه بشن و اینجوری حتی پیج جداگونه ای واسه اشتراک گذاشتن بعضی مطالب و عکس ها ساختم.

پاسخ
شهلا صفائی ۶ فروردین ۱۳۹۹ - ۱۲:۴۳ ب٫ظ

چقدر خوب که تا حد ممکن خودت رو از ترولیسم ایزوله کردی 🙂

من خیلی دیر متوجه شدم ولی به نسبت روزهایی که در پیش دارم خوبه بازهم!

پاسخ
صادق ۴ فروردین ۱۳۹۹ - ۸:۵۵ ب٫ظ

من خودم ترول بودم اوایلی که وبلاگ می‌نوشتم از روی ادب وبلاگ دوستان دیگه رو میخوندم و خیلی دقیق میخوندم بعد وقتی چیزی خلاف نظرم پیدا میکردم به اسم نقد طرف رو میکوبیدم بعدها اوایلی که اینستاگرام نصب کردم هم همین عادت رو داشتم تا جایی که تو یک هفته اول پونزده بار بلاک شدم خوب بعد یاد گرفتم بجای این که انرژیم رو صرف تایپ کردن بکنم چندتا فحش آبدار به بعضی از اشخاص توی اینستا بدم و رد شم و الان خیلی خوبه راضیم نگاه میکنم پست ها رو فحش میدم و رد میشم 

پاسخ
شهلا صفائی ۶ فروردین ۱۳۹۹ - ۱۲:۴۸ ب٫ظ

راستش ماها خیلی‌هامون بدون این‌که متوجه بوده باشیم ترول بودیم و باعث آزار دیگران شدیم.

ترولیسم من از این جنس نبود خیلی باید دقیق بشم ببینم چیکار کردم ولی احتمال می‌دم واسه منم به ده، یازده سال پیش و اوایل وبلاگ‌نویسی برگرده.

ولی واقعا جای شگفتی داره. آخه ۱۵بار بلاک؟ :))

موافقم که نظراتمون رو اکثر اوقات برای خودمون نگه داریم و رد بشیم. 

اگه بلندمدت بهش نگاه کنیم راهکار خوبیه. چون همونقدر که حال کسی رو بد کنیم با نقد، احتمالا خودمون هم حرص می‌خوریم تا چندساعت!

پاسخ
علی یکانی ۴ فروردین ۱۳۹۹ - ۹:۳۷ ب٫ظ

به نظر من این حرفای شما همش مغلطه است، شما اگه به خودتون مطمئن بودین هیچوقت مقاله راجب این چیزا نمی‌نوشتید، به نظرتون این واقعا الان اولویت مملکت ماست؟؟ لطفا خودتونو برید اصلاح کنید.

خوب فکر کنم من ظاهرا مفهوم ترولیسم رو خوب درک کردم به سرعت😂😂😂 اینم یه چشمه‌اش :)))

پاسخ
شهلا صفائی ۶ فروردین ۱۳۹۹ - ۱۲:۵۱ ب٫ظ

شما تشریف بیارید دایرکت تا بهتون توضیح بدم :))

پاسخ
علیرضا ۴ فروردین ۱۳۹۹ - ۹:۵۲ ب٫ظ

ممنون از اطلاعات مفید و خوبتون

جالب بود برام

ولی از بین تمام این صحبت ها دوست دارم اول ترول درون خودم رو بشناسم و باهاش کنار بیام

چیزی که نتنها خودم رو میتونه اذیت بکنه، بلکه شاید دیگران رو هم تحت تاثیر قرار بده 

بازم ممنون از انتشارتون

پاسخ
شهلا صفائی ۶ فروردین ۱۳۹۹ - ۱۲:۵۴ ب٫ظ

راجع به رفتارها و انگیزه‌های ترول‌ها توی این پست(+) توضیح دادم.

فکر کنم این‌جوری بهتر بتونیم بشناسیمشون 🙂

پاسخ
سمیه ۴ فروردین ۱۳۹۹ - ۱۰:۱۷ ب٫ظ

موافقم که بی اعتنایی می‌تونه عکس العمل خوبی باشه.این افراد دنبال توجه هستن ولو اینکه با تخریب دیگران باشه.غذای روح بیمارشون رو از این راه تامین میکنن.

پاسخ
شهلا صفائی ۶ فروردین ۱۳۹۹ - ۱۲:۵۷ ب٫ظ

فکر می‌کنم همینطوره .smiley

قبلا دنبال درک چرایی ترولیسم بودم. الان دیگه رهاش کردم و سعی می‌کنم صرفا سریع‌تر شناساییش کنم.

پاسخ
زهرا ۷ فروردین ۱۳۹۹ - ۱:۵۵ ب٫ظ

جالب بود.

تا حالا از این دید بهش نگاه نکرده بودم ولی یه حسی همیشه درونم بهم میگفت: حرفای و نقدهای دیگران را بشنو حتی بدترین و نادرست ترینش را ولی کار خودت را بکن.(که البته همیشه هم اینکارو نمیکردمwink)

راستی الان میفهمم چرا تا الان انقدر در مقابل کامنت گذاشتن مقاومت میکردم، ذاتا انگار دوست نداشتم یه ترول باشمlaughwinkdevil

پاسخ
شهلا صفائی ۷ فروردین ۱۳۹۹ - ۱۰:۴۹ ب٫ظ

راستش من زیاد با نقد میونه خوبی ندارم چون فکر می‌کنم کسی که نقد می‌کنه باید صلاحیت و تخصص نقد رو داشته باشه راجع به موضوع مورد بحث.
(قبلا در موردش نوشتم: درباره‌ی نقد)

بخاطر همین کلا نادیده می‌گیرم (متاسفانه یا خوشبختانه حتی نمی‌شنوم)
ضمنا چسبوندن کامنت و ترول به هم، هوشمندانه‌ترین توجیهی بود که توی زندگیم شنیدم :))

پاسخ
ملیحه ۸ فروردین ۱۳۹۹ - ۲:۱۸ ق٫ظ

خب باید بگم من هم شوک شدم و اینهمه مدت تصور اشتباهی از واژه ترول داشتم.

و الان که متوجه معنای اون شدم باید بگم من هم خیلی با این ترول ها مواجه شدم. اما در صفحات دیگران. و همیشه با خودم میگفتم چرا این آدم ها هیچ وقت متوجه نمیشن و هیچ وقت نمی فهمند. و بدنبال بهانه هستن. که بعد ها فهمیدم که اصلا نمیخوان که بفهمن. و الان میتونم بگم قصد دارن دیگران  متوجه نشن یا نفهمن .laugh

پاسخ
شهلا صفائی ۸ فروردین ۱۳۹۹ - ۱۰:۲۴ ب٫ظ

واقعا برات خوشحالم که خودت باهاشون مواجه نشدی.
و امیدوارم همینطور که فکر میکنی باشه و هیچوقت حتی ترول نشده باشی (ناخواسته).
ولی خیلی خوب می‌شد اگه از ترولیسم‌هایی که دیدی (هرچقدر حضور ذهن داری )مثال بزنی.:)

پاسخ

لغو ارسال نظر لغو پاسخ

مطالبی که ممکن است دوست داشته باشید.

چیزی به نام «دورکاری» وجود نخواهد داشت.

9 اسفند 1396

آینده هوش مصنوعی – انسان‌ها برنده اند یا...

22 آذر 1398

همه دروغ می‌گویند – نوشته ست استیونز دیویدویتس

10 فروردین 1399

ترولیسم‌ها چه رفتارهایی دارند؟

5 فروردین 1399

اخبار – آلن دوباتن

6 اسفند 1398

اطراف تو چه کسانی هستند؟

12 آبان 1397

شبکه های اجتماعی و فاشیسم مدرن

27 مهر 1398

شادی در دنیای مدرن

17 آذر 1398

ما کجای عالم رسانه ایم ؟

5 مرداد 1396

همگرایی رسانه‌ ای ( Media Convergence)

25 تیر 1398

دسته بندی

  • تفکر  نقادانه (۲۴)
  • جهان دیجیتال (۲۰)
  • روانشناسی اجتماعی (۱۸)
  • فیلم (۵)
  • کافه کتاب (۷۲)
  • گفتگوها (۳)
  • یادداشت‌ها (۲۱۷)
    • نامه‌ها (۱۴)

آخرین نوشته ها

  • ماجرای سفر من و زوربا
  • پیشرفت، فرایندی دیالکتیکی است؟
  • هوای قریه بارانی‌ست
  • جایی کوچک میان نخواستن زندگی و نخواستن مرگ
  • فاعلیت زیستن ـ نامه‌هایی در ستایش زندگی
  • حال در معنادهی به گذشته مؤثر است.
  • اگر اندکی پایین‌تر بود آسمان…
  • علاج یأس با فهم درمیانگی
  • مسافر
  • تولید غیرارادی خاطرات ساختگی توسط مغز

دیدگاه ها

  • صادق در ماجرای سفر من و زوربا
  • دامون در ماجرای سفر من و زوربا
  • رها در ماجرای سفر من و زوربا
  • حجت در ماجرای سفر من و زوربا
  • Paras2 در ماجرای سفر من و زوربا
  • زهرا در همیشه همه‌چیز مثل همیشه است
  • محمد در پیشرفت، فرایندی دیالکتیکی است؟
  • محمود جالینوسی در آه از آن رفتگان بی‌برگشت
  • ستار فلاح در سه هزار و پانصد قدم- احوالات
  • شکیب داودی در تاسیان _ هوشنگ ابتهاج

RSS وبلاگ روانشناسی اجتماعی

  • خانه
  • کافه کتاب
  • وبلاگ روانشناسی اجتماعی
  • تماس با من

@2017 - تمام حقوق این سایت، متعلق به شهلا صفائی می باشد.