کوچ – شهلا صفائی
  • خانه
  • کوچ | فهرست یادداشت‌ها
    • گفتگوها
    • تفکر
    • جهان دیجیتال
    • مغز
    • فلسفه‌بافی
    • خودکاوی
    • گاه‌نوشت‌ها
    • نامه به هامون
  • کافه کتاب
  • تماس با من

کوچ – شهلا صفائی

آن‌چـه می‌خوانَـم وَ می‌آمـوزَم

  • خانه
  • کوچ | فهرست یادداشت‌ها
    • گفتگوها
    • تفکر
    • جهان دیجیتال
    • مغز
    • فلسفه‌بافی
    • خودکاوی
    • گاه‌نوشت‌ها
    • نامه به هامون
  • کافه کتاب
  • تماس با من
یادداشت‌ها

در لباسِ مدرنیزاسیون

۴ بهمن ۱۳۹۵
در لباسِ  مدرنیزاسیون

امروز به خیلی چیزها فکر کردم؛
به “رفتار روزمره ی آدم ها”، به “طرز تفکر جامعه”، به “بی تفاوتی و مخاطرات آن”،  به “دغدغه ی آدم ها” و “اخلاق” و خیلی موضوعات دیگر که شاید گفتنش ساده باشد ولی می دانیم که مدت هاست فراموش شده اند و دیگر جایی در زندگی و ذهنمان ندارند.
شنیده ایم که می گویند طرز تفکر یک جامعه را از رفتارهای روزمره ی مردم آن بشناسید.
شاید نتایج خوبی عایدمان نشود وقتی می بینیم عموم مردم در تلاش و تقلّا برای اثبات حقانیت خود از هیچ ظلم و دروغ و خیانتی فروگذار نمی کنند و در خیالات خود،صداقت را حماقت و سیاست را هنر میدانند.
شاید درد داشته باشد وقتی می بینیم محافظه کاری و پنهان کاری و سکوت در جایی که باید حرف زده شود هنرِ  زندگی کردن و البته به عقیده ی من گوسفندوار زندگی کردن محسوب میشود و اندیشه و تفکر و ایده و تمایز، افراط و یا انگشت نما تلقی میشود خصوصاً برای آن عده که هیچ گاه از سر جای خود تکان نخورده اند مبادا امنیت و آسایش خیالشان و بهتر است بگوییم توهماتشان از زندگی دستخوش تغییر شود.
ناراحت کننده است وقتی می بینیم اعتماد جای خودش را به زرنگی و سوءاستفاده و فریب داده و کسی که نمیخواهد همسو با این ویژگی های سوءاخلاقی گام بردارد ساده لوح شناخته میشود و کسی که شناخت کافی نداشته است. ظاهراً برای زندگی در میان چنین آدم هایی باید بازی آنان را بشناسیم حتی اگر نخواهیم بازیگر این بازی باشیم. صرفاً بخاطر اینکه تو را ناآگاهانه وارد بازی خود نکنند و نه بیشتر.
زمانی در جای خود خشکم زد که با عجله ی بسیار دنبال شماره ی یک شرکت مسافربری در گوگل میگشتم و با اولین کلمه ای که تایپ کردم با انبوه پیشفرض ها و سرچ های هموطنان خود مواجه شدم و عرق سردی بر پیشانی ام نشست. این که در مغز مردم ما چه میگذرد و دغدغه ی آدم ها از کار با ابزار مدرن، جستجوی چیست.گویا در تعارضی شناختی و معرفتی به سر می بریم، در یک بلاتکلیفی مداوم که حاصل گرفتار شدن در انبوه فرهنگ های متضاد،بدون ذره ای آگاهی از ساختار آن است.
سیستمی که ایجاب می کند تو تنها به خودت فکر کنی و شبیه قانون جنگل رفتار کنی و بی تفاوت باشی به آنچه در اطرافت می گذرد و همچنین به بازتاب رفتارهایت. سیستمی که باعث میشود هیچ خط قرمزی را به رسمیت نشناسی و ورود به حریم شخصی دیگران با هر ترفند و فریبی را به پای زرنگی خود بنویسی و به عواقب رفتارهایت آگاه نباشی.افسوس میخورم برای تمام آن عواطف و احساساتی که در اثر چنین رفتارهایی کشته میشوند و انسان های اندیشمند بسیاری که انزوا را به هم صحبتی و بودن در چنین جامعه ای ترجیح میدهند و ناخواسته به خلاء کشیده میشوند.فضایی کشنده و مصداق مرگ تدریجی.
و مایی که آموخته ایم نسبت به رنجِ دیگران بی تفاوت باشیم و از کنار آن عبور کنیم غافل از اینکه بدانیم با احساس “فراموش شدگی” که به همنوع خود می دهیم رنج او را مهیب تر و کشنده تر از قبل می کنیم.
بی تفاوتی نسبت به درد و رنج دیگران شبیه سکوت در مقابل تجاوزگر است. در هر دوی این حالات با دشمن،دوست و همدست شده ایم و متجاوز به حقوق قربانی ای که در دل می دانیم باید با تمام قدرت کنارش می ایستادیم. به قول ایلی ویزل: “انکار بشریت دیگران، باعث حقارت بشریت خود آدمی می شود.”

حال تکلیف ما چیست؟ آنهم در جامعه ای که سنتی فکر میکند و بدوی عمل میکند و میخواهد مدرن زندگی کند!

 

۰ نظر
0
فیس بوک توییتر گوگل ‌پلاس پینترست لینکدین
نوشته قبلی
قصه ی من و مزرعه م
نوشته بعدی
کوچ تو،اوج ریاضتم بود…

لغو ارسال نظر لغو پاسخ

مطالبی که ممکن است دوست داشته باشید.

درباره‌ی کووید۱۹ و جهان پساکرونا

۶ فروردین ۱۳۹۹

مراقب روابط خاکستری باشیم

۲۵ خرداد ۱۳۹۵

روزی که فهمیدم وسواس فکری دارم

۷ آبان ۱۳۹۸

باز هم بهار را به من هدیه دادی

۲۹ اسفند ۱۳۹۵

ببخش که ما انقدر زیادی بدیم…

۷ بهمن ۱۳۹۵

من خودم جهانم را خلق می کنم.

۱۳ اسفند ۱۳۹۵

برای پرستو_ به بهانه ی زادروزش

۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۶

درباره ی تغییر و بالا بردن استانداردها

۸ آبان ۱۳۹۸

کم‌ترین تحریری از یک آرزو این است…

۲۶ مرداد ۱۳۹۹

در بابِ اهمیتِ آموزش (٣)

۹ تیر ۱۳۹۶

دسته بندی

  • تفکر (۲۵)
  • جهان دیجیتال (۲۰)
  • خودکاوی (۴۵)
  • فلسفه‌بافی (۲۴)
  • کافه کتاب (۶۱)
  • گفتگوها (۳)
  • مغز (۵)
  • یادداشت‌ها (۱۴۸)
    • نامه به هامون (۱۳)

آخرین نوشته ها

  • اخبار و اطلاعات چه تأثیری روی مغز ما می گذارند؟
  • از هیچ به سوی هیچ…
  • ذهن داستان‌گو و مغز خطاساز ما، واقعیت‌های دنیا را چگونه تحلیل می‌کند؟
  • همزاد
  • آسمان تو چه رنگ است امروز؟
  • پشت پرده ریاکاری – دن اریلی
  • آواز غم
  • Mindset (مدل ذهنی) – کارل دوئک
  • جهنم ما دیگران‌اند…
  • پارادوکس زمان – فیلیپ زیمباردو

دیدگاه ها

  • فاشیسم مدرن | حسین کریمی در شبکه های اجتماعی و فاشیسم مدرن
  • فاخر در آه از آن رفتگان بی‌برگشت
  • شهلا صفائی در شبکه های اجتماعی و فاشیسم مدرن
  • شهلا صفائی در اصیل بودن خوب است یا نه؟
  • شهلا صفائی در آسمان تو چه رنگ است امروز؟
  • شهلا صفائی در Mindset (مدل ذهنی) – کارل دوئک
  • شهلا صفائی در ذهن داستان‌گو و مغز خطاساز ما، واقعیت‌های دنیا را چگونه تحلیل می‌کند؟
  • فاطمه در ذهن داستان‌گو و مغز خطاساز ما، واقعیت‌های دنیا را چگونه تحلیل می‌کند؟
  • شهلا صفائی در در ستایش تنهایی
  • تفکر نقادانه و خلاقانه | کوچ - شهلا صفائی در استعداد ذاتی چقدر مهمه توی رشد ما آدما؟

RSS وبلاگ روانشناسی اجتماعی

  • خانه
  • کافه کتاب
  • وبلاگ روانشناسی اجتماعی
  • تماس با من

@2017 - تمام حقوق این سایت، متعلق به شهلا صفائی می باشد.