بیش از دهماه از چهارمین رویداد ردپا میگذرد. ردپا از معدود دستاوردهای درخشان تیمی دغدغهمند است که تمام تلاشش، برداشتن گامی رو به جلو، در بطن این تاریخ مهآلود بوده است تا روزنهای هرچند کوچک برای فردا بیابد.
دکتر شاهین جعفری ( که مرا مجبور کرده بدون القاب و عناوین، او را خطاب کنم) موسس این تیم و امروز از گرانقدرترین دوستان من است؛ کسی که بیوقفه، برای محکم شدن ریشههای درخت «روما»، تلاش کرده و افرادی نیکاندیش را گردهم آورده تا ولو برای ساعتی، فضایی بسازد مملو از شور و شوق، تماشا، جستجو، آموختن و همدلی.
من این شانس را داشتم که در چهارمین ردپا، با او همراه شوم. و درکنار آموختن از دکتر امیرحسین تکیان، فرشاد فرزادفر و علی مطلق؛ همراه با آنان، از «واقعنگری» بگوییم.
درست یک روز پیش از قرنطینه، در دانشگاه شهیدبهشتی گردهم آمدیم و این روایت من از ذهن داستانگوی ما در طول تاریخ و امروز گرفتارآمده در میان انبوهی از اطلاعات رسانههاست؛
۶ نظر
درود بر شهلا جان نازنینم
خوشحالم از اینکه من هم این شانس رو داشتم تا ردپا را بشنوم! فکر میکنم اخبار ردپایی عمیق و به سختی پاک شدنی در ذهن و زندگی ما میذارن. هیچ وقت خونمون رادیو نبوده و تلویزیون روی شبکه ی خبر نبوده ولی شاید شبکه های مجازی تمام اخبار نشنیدن ها رو برای من خنثی کرد. که البته اون ها رو هم به حداقل زمان ممکن رسوندم .
به نظر من قضاوت ها و برداشت های مخاطبان نسبت به منتشر کنندگان اخبار اثر بدتری دارن .
اگه چند سال پیش بود احتمال زیاد با این حرف ها مخالفت میکردم و میگفتم مردم باید اخبار دنبال کنند تا از اتفاقات اطراف خود مطلع باشند.
ولی این چند سال که غرق در خبرها بودم و وقتم روی مثلا برای کارهای دیگه تلف نمیکردم متوجه شدم که تو دنیای خبر بودن اشتباهه و تبعات سنگینی روی آدم میزاره.
من رو از موسیقی، ورزش، کتاب،شادی،رقص و شیطونی هام دور کرد :/
این روزها دیگه فقط تیتر اخبار میخونم و به راحتی از کنارشون رد میشم و خودمو درگیرشون نمیکنم چون واقعا قبول دارم بیشترش بازی رسانه ای هست و اون چیزی که میخوان به ما میگن نه حقیقت.
البته به نظرم بستگی به شرایط جامعه هم داره مردمی که تو یه جامعه بد زندگی میکنند به سمت اخبار منفی بیشتر کشیده میشن.
.
متاسفانه دیگه هیچ چیز عطر چندسال پیش برام نداره و روی همه جور فعالیتی یه خاک مرده ریخته شده، از هیچ چیز لذتی نمیبرم 🙁
رسانهها سعی در محدود کردن اطلاعات واقعی رو دارن و تمرکزشون بر اینه که از ما عروسکهای خیمهشب بازی بسازه تا به سازشون برقصیم.
شهلا جان احساس میکنم چیزی آزارتون میداده!
بسیار عالی
ممنونم
مطلب جالبی بود اگرچه بارها از کسانی شنیده بودم که اخبار چه تأثیر منفی روی مغز و ذهن ما میزارن ولی هیچوقت اینطور قانع نشده بودم. شاید جالب باشه براتون که بگم من تا وقتی که تو ایران زندگی میکردم به هیچ وجه اخبار رو دنبال نمیکردم و معمولا از خیلی خبرها بی اطلاع بودم ولی از وقتی که از ایران خارج شدم به طرز عجیبی ولع شنیدن و دیدن اخبار در مورد ایران رو دارم و این باعث شده تصویر وحشتناکی از ایران توی ذهنم شکل بگیره که مطمئنم اگر توی کشورم بودم این تصویر جور دیگری بود و یا حداقل به این ترسناکی نبود. این تصویر حاصل نگاه من از قاب محدود و غالبا منفی رسانه است و نه تمام واقعیت.
درود فاطمه جان
از آشنایی با شما خوشوقتم.
با شما موافقم. دیدن واقعیتهای دنیا و کشورمون از قاب انتخابی و جهتدار رسانه، معمولا تصویری مأیوسکننده و دلهرهآور به ما القا میکنه و این خوراک مسموم، تمام ذهنیتمون راجع به وقایع رو تغذیه میکنه.