پیش نوشت: این نوشته برگرفته از مقاله ای ست از Mike Elgan که در سپتامبر۲۰۱۷ منتشر شده است.
لینک مقاله
در تعبیر عام، دورکاری، به انجام کار در مکانی غیر از محل کار اطلاق میشود. هرچند دورکاری در گذشته، ابداً رایج نبوده، در دهههای اخیر، در صنایع مختلف، شاهد این نوع از انجام کار هستیم که کارکنان و کارمندان، کارها و وظایفشان را، در مکانهایی غیر از شرکت یا محل کار، مثلا در منزل یا هر مکان دیگری، انجام میدهند.
جالب است بدانید که در فاصله سالهای ۲۰۰۵ تا ۲۰۱۵، دورکاری، شاهد رشدی ۱۱۵ درصدی بوده و طبق آمار جهانی، جوانان دهه ۹۰ میلادی به بعد، به شدت به کار در منزل، علاقمند هستند.
اگرچه اغلب اوقات، باور عمومی این است که نیروهای جوان به دلیل «وفادار نبودن» نسبت به سازمان، «صبور نبودن» یا «آگاه نبودن» از جزئیات شغلشان، سازمان را ترک میکنند؛ این دلایل، عمدتاً ناشی از سوء تعبیر و سوء برداشت عموم است.
شاید یکی از دلایل اصلی شکل گیری چنین تصوراتی، وقوع «انقلاب چهارم» و به دنبال آن ظهور گوشیهای هوشمند است.
نسل جدید گوشیها که مجهز به اینترنتهای پرسرعت هستند، میتوانند تغییراتی را از این دست ایجاد کنند:
۱- موبایل، مرز بین کار و زمان انسان را جابجا می کند. مردم در زمان استراحت خودشان، کار انجام میدهند و در زمان کار، به کارهای شخصی و روزمره و روابط عادی و خصوصی خودشان میپردازند. به عبارت دیگر ساعات کار و ساعات غیر کاری مردم، به شکل مجموعهای درهم و آمیخته با کل زندگی آنها درآمده است.
۲- شبکههای اجتماعی رایج ، باعث میشوند که افرادی که با آنها در یک اتاق هستید، تنها افرادی نباشند که در جمع شما و در کنار شما هستند؛ درواقع حریم خصوصی، مفهوم و معنی مشخصی ندارد. همه، همه جا هستند.
۳- دوربین تلفنهای هوشمند و امکان ثبت تصاویر از یکسو موجب کاهش ارزش مالکیتهای مادی و از سوی دیگر موجب افزایش ارزشهای معنوی زندگی شدهاند. از آنجاییکه مردم به دنبال تجربیات بهتر در زندگی هستند، تجربیات محیط نامطلوب کار ، به طور فزایندهای غیرقابل پذیرش میشوند.کارکنان خواهان محیطهای بهترند و هرچه زمان میگذرد، جسارت بیشتری در بیان این جمله پیدا میکنند که ” یا محیط کار بهتر و مناسبتری برایم ایجاد کنید یا کارفرمایی خواهم یافت که این کار را انجام دهد”.
یکی دیگر از روندهای پنهان چنین وضعیتی، ظهور فزاینده «کارآفرینی» هست.در حالی که آمارها بر روی مقایسه ساعتهای دورکاری با ساعتهای فعالیت در محیط کار متمرکز شدهاند، نگرانی ها بیشتر در خصوص «حفظ کارکنان» است.
رشد سبک زندگی دیجیتال، کارآفرینی را برای افراد بیش از هر زمان دیگری راحت و ممکن کرده است. این روند، شرکت ها را وادار کرده تا تلاش کنند برای کارکنان خود، محیط یا سبک زندگی دلخواهشان را فراهم کنند. این امر میتواند از طریق تغییر سیاستها و زیر ساختهای موجود، برای تسهیل کار آنها از منزل، انجام شود.
رویکرد جدید:
چیزی به نام «دورکاری» وجود ندارد.آنچه در حال رخ دادن است، «جهانی شدن» شرکتها و کسب و کارهاست.بدین ترتیب زمانی که تمام کره زمین، به هم متصل هستند، فقط فضانوردان دورکار محسوب میشوند!
هر کسب و کاری که کمی بزرگ باشد، دفاتر متعددی دارد که کارکنان آن دفاتر، در بخشهای مختلف آن مشغول به فعالیت هستند و عملاً، دور از سایر کارکنان شرکت، فعالیت میکنند. زمانیکه کارکنان در خانه یا حتی زمانی که در تعطیلات به سر میبرند، کار میکنند ، دورکار محسوب می شوند.در واقع می توان گفت دورکاری، «جهانی» شده است.بنابراین آنچه که میان انواع دورکاریها تمایز ایجاد می کند «درجه و میزان» آن است، نه «مدل»های مختلفش.
نکته دیگری که قابل ذکر است، وسوسه ای است که در میان مدیران در اولویت دادن به «تماس های چهره به چهرۀ همکاران» وجود دارد.هرچند پذیرشش دشوار است، در رویکرد جدید این وسوسه صرفاً به ناتوانی در ارائه ابزارهای مشترک همکاری در میان کارکنان شاغل در سالن های مختلف، طبقات مختلف یا حتی نقاط جغرافیایی مختلف -مثلا دو سوی دنیا- منجر میشود.
بجای تن دادن به وسوسه تاکید بر ارتباط چهره به چهره، بهترین جایگزین، کاهش دوگانگی ” کار – خانه ” هست. بدین گونه که به «کارهای منعطف» و ایجاد زیرساختهایی که به طور همزمان امکان کارهایی عمیق، انفرادی، متمرکز و تیمی را فراهم میسازند ، بیندیشیم.
در چنین رویکردی ، کسی که دورکاری میکند، یکی مثل بقیه کارکنان هست و هیچ تفاوتی با کارکنان دیگر ندارد.
به نظرمی رسد زمان آن رسیده که تمامی کارکنانی که به هر دلیل دور از هم هستند را با هم متصل و مرتبط کنیم. باید بپذیریم که حفظ بهترین کارکنان،نه از رهگذر افزایش حقوق و دستمزد، بلکه با تغییر بهینه «سبک زندگی» آنها ممکن میشود.چه در محیط کار، چه در خانه.
بنابراین ، چنانچه قصد دارید بهترین کارکنان خود راحفظ کنید، ممکن است ناگزیر باشید به آنان اجازه بدهید به منزل بروند و از آنجا کارها و وظایفشان را پیش ببرند.
۳ نظر
ممنون از مطلب مفیدت شهلاجان. به نظر می رسه در آینده اونچه که امروز به عنوان «فرهنگ رفتار سازمانی» و مباحث مرتبط با اون می شناسیم دچار تغییر و تحولات اساسی بشه.
دقیقا همینطوره. دوستی میگفت «دور از همکار» تعبیر درست تری بنظر میرسه. چون کسی که به این سبک کار میکنه دور از کار نیست، محل کارش وارد زندگیش شده.
با توجه به این موضوع، اینطور بنظر میرسه که بسیاری از دستورالعمل های رفتار سازمانی، منسوخ یا با تغییر جدی مواجه بشه.
اگه انجام دادن کار مهم باشه ، دورکاری یا دور از همکار با کارکردن در سازمان فرقی نداره.