کوچ – شهلا صفائی
  • خانه
  • کوچ | فهرست
    • گفتگوها
    • تفکر  نقادانه
    • جهان دیجیتال
    • روانشناسی اجتماعی
    • یادداشت‌ها
    • نامه‌ها
  • کافه کتاب
  • تماس با من

کوچ – شهلا صفائی

آن‌چـه می‌خوانَـم و می‌آمـوزَم

  • خانه
  • کوچ | فهرست
    • گفتگوها
    • تفکر  نقادانه
    • جهان دیجیتال
    • روانشناسی اجتماعی
    • یادداشت‌ها
    • نامه‌ها
  • کافه کتاب
  • تماس با من
یادداشت‌ها

ایکیگای شما در زندگی چیست؟

1 مرداد 1398
ایکیگای شما در زندگی چیست؟

منبع تصویر: Forbes


در فلسفه ژاپنی، ایکیگای به معنای یافتن منبع ارزش در زندگی و آن چیزی است که به زندگی معنا می‌دهد.
ایکیگای، نقطه اشتراک ۴دایره متصل بهم است  که در ۴سمت آن سوالاتی پرسیده می‌شود و ما از روی پاسخ‌هایی که به سوالات می‌دهیم، معنای زندگی خود را می‌یابیم.
برای پیدا کردنش باید مدام به جواب‌هایی که نوشتیم نگاه کنیم و در آن عمیق شویم. اما در نهایت آن فعالیتی که اشتراک بیشتری در تمام چهار قسمت دارد چیزی‌ست که بیشترین ارزش را به زندگی ما می‌دهد.

-چه کاری را دوست دارید؟

(کدام جنبه از زندگی، احساس واقعی زنده بودن را به شما می‌دهد؟)

-در چه کاری بیش از هر چیز مهارت دارید؟

(چه مهارت‌هایی ویژۀ خودتان دارید؟ کدام کارها را به نحوی انجام می‌دهید که افرادی که می‌شناسید به هیچ عنوان توان انجام آن کار را با کیفیت شما ندارند؟)

-در ازای انجام چه کاری می‌توانید دستمزد دریافت کنید؟

(مردم برای کدام یک از کارها یا خدماتی که شما انجام می‌دهید یا می‌توانید انجام دهید حاضرند که به شما پول پرداخت کنند و برای آن ارزش قائلند؟)

-دنیا به چه چیزی نیاز دارد؟

(بیش از همه دوست دارید در دنیا چه تغییری ایجاد کنید؟ اصلا برای چه چیزی حاضرید در زندگی ازخودگذشتگی کنید؟ برای تبدیل دنیای اطراف به مکانی بهتر و یا زیباتر، چه کاری از دست شما برمی‌آید؟)

وقتی به پاسخی رسیدیم که برای هر چهار سوال مناسب باشد بدون شک ایکیگای خود را پیدا کرده ایم.
یک راه دیگر برای مشخص کردن ایکیگای این است که از خود بپرسیم:

هرروز صبح، دلیل اصلی ما برای بیدار شدن از خواب چیست؟

ویکتور فرانکل، روانشناس، عصب شناس و مخترع «لوگوتراپی» (logotherapy)، سوال دیگری را برای مشخص شدن ایکیگای هر شخص عنوان می‌کند: چرا خودکشی نمی‌کنی؟

فرانکل بر این باور است که یک زندگی هدف‌دار پاسخی است برای غلبه کردن بر موانع و غم‌ها.

کن موگی که یک عصب شناس ژاپنی است و در مورد ایکیگای کتاب نوشته است(+)، این فلسفه را با شعار مشهور دولت بریتانیا در دوران جنگ جهانی دوم مقایسه می‌کند: «آرام باش و ادامه بده» (Keep Calm and Carry On).

ایکیگای ما در فعالیت‌هایی نهفته است که هنگام انجام آن، کامل و مشتاقانه در آن غرق می‌شویم. (فلو شدن)

یک راه کامل و مطلق برای پیدا کردن ایکیگای وجود ندارد و پاسخ‌های افراد به این سوالات نیز بسیار متفاوت است.
ایکیگای ما ممکن است تعلق‌خاطر به دوستان باشد، یا آشپزی، پدر و مادر خوبی بودن، نویسندگی، پژوهشی علمی، مبارزه با تغییرات آب و هوایی، نقاشی، کمک به همسایگان و غیره.

لازم نیست که ایکیگای حتماً چیزی پیچیده و مهم از نظر عامه مردم باشد. ایکیگای عموماً فعالیتی است که ما را تا آخر عمر به خوبی مشغول کرده و هنگام انجام مشتاقانه آن، احساس راحتی و آرامش می کنیم.

ژاپنی ها ظاهراً واژه‌هایی برای «بازنشستگی» ندارند به همین دلیل وقتی ایکیگای خود را پیدا کردند تا پایان عمر به آن ادامه می‌دهند.


ایکیگای شما در زندگی چیست؟ برایم بنویسید.
(من آن را در خواندن و نوشتن یافتم.)

۴ نظر
12
فیس بوک توییتر گوگل ‌پلاس پینترست لینکدین
نوشته قبلی
معنای زندگی – تری ایگلتون
نوشته بعدی
بصیرت های بیهوده (نامه هایی به ایلیا)- عبدالحمید ضیایی

۴ نظر

سمیه ۱ مرداد ۱۳۹۸ - ۱۰:۱۵ ب٫ظ

یادگرفتن و یوگا

پاسخ
صادق ۲ مرداد ۱۳۹۸ - ۱۰:۰۶ ق٫ظ

کاری که بهتر از اطرافیانم بلدم شعر خوندنه کاری که خیلی دوستش دارم کمک کردن به دیگرانه دلیلی که هر روز صبح از خواب بیدارم می‌کنه اینکه یه روز اونقدر ‌‌‌‌‌پول به داشته باشم برم دنیا رو بگردم

پاسخ
شروین ۳ مرداد ۱۳۹۸ - ۹:۴۷ ق٫ظ

فکر نکنم هنوز دقیقا می‌دونم.
اما می‌دونم که برای فهمیدنش مشتاق و منتظرم..

پاسخ
شهلا صفائی ۳ مرداد ۱۳۹۸ - ۵:۱۷ ب٫ظ

منتظر چی؟ نباید خودت پیداش کنی؟

پاسخ

لغو ارسال نظر لغو پاسخ

مطالبی که ممکن است دوست داشته باشید.

ولگردی در کوچه پس کوچه های ذهن_٢

20 مرداد 1396

در بابِ اهمیتِ آموزش (٣)

9 تیر 1396

این توهم زندگی‌گونه ارزشش را دارد؟

6 دی 1398

ما را به سخت‌جانی خود،‌ این گمان نبود!

16 دی 1398

زندگی‌های ما داستان و خاطراتمان ساختگی هستند

29 آذر 1398

روزی که فهمیدم وسواس فکری دارم

7 آبان 1398

در باب اهمیت آموزش (١)

2 تیر 1396

امروز جهان رنج های کوچکم سقوط کرد

19 دی 1398

هنر همدلی کردن

3 اردیبهشت 1396

مهارت تحمل ابهام

12 فروردین 1399

دسته بندی

  • تفکر  نقادانه (۲۴)
  • جهان دیجیتال (۲۰)
  • روانشناسی اجتماعی (۱۸)
  • فیلم (۵)
  • کافه کتاب (۷۲)
  • گفتگوها (۳)
  • یادداشت‌ها (۲۱۷)
    • نامه‌ها (۱۴)

آخرین نوشته ها

  • ماجرای سفر من و زوربا
  • پیشرفت، فرایندی دیالکتیکی است؟
  • هوای قریه بارانی‌ست
  • جایی کوچک میان نخواستن زندگی و نخواستن مرگ
  • فاعلیت زیستن ـ نامه‌هایی در ستایش زندگی
  • حال در معنادهی به گذشته مؤثر است.
  • اگر اندکی پایین‌تر بود آسمان…
  • علاج یأس با فهم درمیانگی
  • مسافر
  • تولید غیرارادی خاطرات ساختگی توسط مغز

دیدگاه ها

  • صادق در ماجرای سفر من و زوربا
  • دامون در ماجرای سفر من و زوربا
  • رها در ماجرای سفر من و زوربا
  • حجت در ماجرای سفر من و زوربا
  • Paras2 در ماجرای سفر من و زوربا
  • زهرا در همیشه همه‌چیز مثل همیشه است
  • محمد در پیشرفت، فرایندی دیالکتیکی است؟
  • محمود جالینوسی در آه از آن رفتگان بی‌برگشت
  • ستار فلاح در سه هزار و پانصد قدم- احوالات
  • شکیب داودی در تاسیان _ هوشنگ ابتهاج

RSS وبلاگ روانشناسی اجتماعی

  • خانه
  • کافه کتاب
  • وبلاگ روانشناسی اجتماعی
  • تماس با من

@2017 - تمام حقوق این سایت، متعلق به شهلا صفائی می باشد.