کوچ – شهلا صفائی
  • خانه
  • کوچ | فهرست یادداشت‌ها
    • گفتگوها
    • تفکر
    • جهان دیجیتال
    • مغز
    • فلسفه‌بافی
    • خودکاوی
    • گاه‌نوشت‌ها
    • نامه به هامون
  • کافه کتاب
  • تماس با من

کوچ – شهلا صفائی

آن‌چـه می‌خوانَـم وَ می‌آمـوزَم

  • خانه
  • کوچ | فهرست یادداشت‌ها
    • گفتگوها
    • تفکر
    • جهان دیجیتال
    • مغز
    • فلسفه‌بافی
    • خودکاوی
    • گاه‌نوشت‌ها
    • نامه به هامون
  • کافه کتاب
  • تماس با من
کافه کتاب

عظمت خوشی های کوچک

۱۵ اسفند ۱۳۹۸
عظمت خوشی های کوچک

این روزها زیاد به «دل‌ خوشی‌ هام» فکر می کنم. همون خوشی‌ های کوچیکی که حتی از مه آلودترین روزها و روزگار، من رو عبور داده و اوقاتی، لبخند رضایت به لبم نشونده.

امروز بخشی از این دل خوشی‌ ها رو داشتم با کسی شریک می‌شدم و غرق تماشای خوشی‌های اون بودم.

لذت‌های کوچیکی که هرکدوم از ما رو به داشتن لحظات عمیق‌تر دعوت می‌کرد.

تماشای طبیعت و تصور قدم زدن‌های شبانه در سکوت کوچه‌باغ‌ها

و یا هم‌صحبتی با حیوانات معصومی که هنوز باور دارم بسیار ارزشمندتر از ما موجودات دوپا هستند.

طلوع خورشید بر فراز کوه و دریا و صدای جیرجیرک‌ها در عمق شب.

زیر باران دویدن و خندیدن و گاه با موزیکی سرمست شدن.

بوی علف‌های باران خورده و خنکی زمین زیر پاهای برهنه.

و دور خود چرخیدن و رقصیدن و لبخند زدن به عابری غریبه.

یادآوری این لذت‌های کوچک تجربه شده، همانند تجربه دوباره و چندباره‌اش به عمق جانمان نشست.

حتی آن‌هایی که دیگری در آن سهمی نداشت و فقط تماشاچی روایت‌ها و تصاویرش بود.

گویی این بار به جای هفت لذت کوچک و عمیق، هرکدام در عمق خاطرات دیگری نشستیم و

چهارده لذت کوچک فراموش نشدنی در دستانمان داشتیم.

به این فکر می‌کردم که ما چقدر خوشبختیم که می‌تونیم از چنین چیزهای ساده و کوچکی، لذت ببریم.

ولی خب مغموم شدم که چرا خیلی از ما این‌ها رو فراموش کردیم و چشم به روزهای دیر و دور دوختیم

که معجزه‌ای بزرگ اتفاق بیفتند و تمام این غم‌ها و یکنواختی‌ها رو بشوید و ببرد و لذت واقعی رو بچشیم.

 

مرور این پرسش‌ها و دیالوگ‌های درونی، من رو یاد کتاب   Small pleasures– از سری کتاب‌های مدرسه زندگی آلن دوباتن– انداخت.

و دوباره بعد از چندسال مفاهیمش در ذهنم مرور شد.

می گفت ماها یه سری ذهنیت و پیش‌داوری راجع به چیزایی داریم که ما رو خوشحال می‌کنن.

و مدام دنبال خوشی‌هایی هستیم که کمیاب و خاص باشن و راجع به چیزای معمولی، حس خوبی نداریم.

فرض ما بر اینه که چیزای نایاب، منحصر بفرد، خاص و عجیب و غریب، ما رو بیشتر خوشحال می‌کنن.

و چنین چیزایی اگه خیلی هم گرون باشن بیشترم خوشحال می‌شیم.

نیاز به تأیید اقتصادی برای ارزش گذاری داریم. ارزون باشه یا رایگان بهمون بدن، قدرشو نمی‌دونیم.

خاویار هنوز از تخم مرغ جالب‌تر به نظر می رسه.

انبه و آناناس اگه ارزون بشن، احتمالا از لیست آرزوهای خیلیامون خط می‌خورن.

از شهرت هم خوشمون میاد.

اگه یه نوازنده بی‌نظیر، گوشه خیابون ویولن یا آکاردئون بزنه و نشناسیمش، اونقدر برامون جذاب نیست نسبت به وقتی که بریم کنسرت همون آدم و پول زیادی هم برای گرفتن بلیطش بپردازیم.

به برنامه‌های بزرگ و هیجان‌انگیز توجه می‌کنیم و لذت و خوشی‌هامون رو توی اونا جستجو می کنیم.

مسافرت، ازدواج باشکوه، خرید گرون‌ترین گوشی و …

این نگاه کاملا هم غلط نیست ولی باعث یه گرایش غیرمفید و بد بر ضد چیزهای ارزون، در دسترس، کوچیک و معمولی میشه.

بخاطر همین وقتی می‌شنویم فلانی با هواپیمای خصوصی سفر کرده حس می‌کنیم خیلی بیشتر از کسی که

یه روز غروب با دوچرخه‌ش مسافتی زیبا رو طی کرده، بهش خوش گذشته.

فرض می‌گیریم دیدن یه گالری توی ایتالیا از کتاب خوندن توی حیاط خونه قشنگ‌تره.

یا شامی که در هتلی گرون قیمت می‌خوریم از ساندویچی نزدیک خونه خوشمزه‌تره.

ولی چیزی که در مورد خوشی جالبه، اینه که می‌تونه خیلی غیرمنتظره و تصادفی باشه.

خوشی‌ها، مرتب و منظم توی مغازه های لوکس چیده نشدن.

ممکنه توی یه تعطیلات آنچنانی، اصلا سراغمون نیان.

خوشی بستگی داره به وضع عاطفی، کج خلقی‌ها، قهر و آشتی‌ها.

یه بگومگوی کوچیک می‌تونه کل فایده‌ی یه سفر آنچنانی رو خراب کنه.

لذت‌ها می‌تونن خیلی کوچیک باشن.

مثل پچ پچ کردن‌های یواشکی، زیر دوش آواز خوندن، دیدن عکسای بچگی.

این چیزای به ظاهر کوچیک و در دسترس، اتفاقا از بزرگ‌ترین و تأثیرگذارترین چیزایی هستن که داریم.

قدر داشته‌ها رو دونستن، راه حل ارزونی نیست؛

به این معنی هم نیست که آرزوهای بزرگ رو سرکوب کنیم.

اما دنبال یه روز موعود بودن هم فایده‌ای نداره مگه اینکه یاد بگیریم با همین چیزایی که داریم خوشحال باشیم.

کوچیکی خوشی‌های کوچیک، بیانگر ارزش واقعی اونا نیست

بلکه نشون میده که چه خوشی‌هایی در این دنیا هست که مردم، بی‌رحمانه نادیده‌شون می‌گیرن.

 

خوشی کوچیک، یه خوشی بزرگِ در انتظار تاج گذاریه؛

لذت عظیمیه که هنوز بشریت به رسمیت نشناخته.

 

 

 

از لذت‌های کوچیک زندگیتون برای من بنویسید تا به دلخوشی‌هامون اضافه بشه 🙂

۲ نظر
7
فیس بوک توییتر گوگل ‌پلاس پینترست لینکدین
نوشته قبلی
درباره Arrival – فیلمی که بارها خواهم دید
نوشته بعدی
داستان من – مریلین مونرو

۲ نظر

علی یکانی ۱۵ اسفند ۱۳۹۸ - ۱۰:۲۳ ب٫ظ

لذت بخش بود خوندنش، من معمولاً کمتر کامنت میزارم و بیشتر میام با خودت نظرمو در میون میزارم ولی برای این یکی نمیشد ننوشت، عظمت خوشی‌های کوچک

به قول یکی از خواننده‌های مورد علاقم

ببینم خوشبختی تو؟ یه چی که دلتو خوش کنه داری؟

جای کف زدن برا همه، یه دلیل که مشتتو مُشت کنه داری؟

کتابی که باهاش رُشد کنی داری؟ یکی که دیدیش چِشاتو دُرشت کُنی داری؟

پاسخ
صادق ۱۵ اسفند ۱۳۹۸ - ۱۰:۵۶ ب٫ظ

بزرگترین دلخوشی من دیدن لبخند آدم های که دوستشون دارمه اون بالا بالا ها لیست هم بزرگ اسم تو قرار داره دیدن لبخندت بزرگ ترین دلخوشیه البته این ماله قبل این داستان بود الان بزرگترین دلخوشیم شستنه دستامه تو زندگی

پاسخ

لغو ارسال نظر لغو پاسخ

مطالبی که ممکن است دوست داشته باشید.

بعضی ها هیچوقت نمیفهمن _ کورت توخولسکی

۱۰ تیر ۱۳۹۵

داستان من – مریلین مونرو

۱۸ اسفند ۱۳۹۸

هنوز آلیس – لیزا جنوا

۹ مرداد ۱۳۹۷

آدکار _ Jeffry Hiatt

۲۶ خرداد ۱۳۹۵

درباره معنی زندگی – ویل دورانت

۲۳ تیر ۱۳۹۷

شیب _ ست گودین

۳۰ شهریور ۱۳۹۵

توافق با خود – ویلیام یوری

۳ آذر ۱۳۹۷

معنای زندگی – تری ایگلتون

۲۹ تیر ۱۳۹۸

آرام بگیر امشب ، ما هردو پُر از...

۲۲ اسفند ۱۳۹۶

Mindset (مدل ذهنی) – کارل دوئک

۱۶ مهر ۱۳۹۹

دسته بندی

  • تفکر (۲۵)
  • جهان دیجیتال (۲۰)
  • خودکاوی (۴۵)
  • فلسفه‌بافی (۲۴)
  • کافه کتاب (۶۱)
  • گفتگوها (۳)
  • مغز (۵)
  • یادداشت‌ها (۱۴۸)
    • نامه به هامون (۱۳)

آخرین نوشته ها

  • اخبار و اطلاعات چه تأثیری روی مغز ما می گذارند؟
  • از هیچ به سوی هیچ…
  • ذهن داستان‌گو و مغز خطاساز ما، واقعیت‌های دنیا را چگونه تحلیل می‌کند؟
  • همزاد
  • آسمان تو چه رنگ است امروز؟
  • پشت پرده ریاکاری – دن اریلی
  • آواز غم
  • Mindset (مدل ذهنی) – کارل دوئک
  • جهنم ما دیگران‌اند…
  • پارادوکس زمان – فیلیپ زیمباردو

دیدگاه ها

  • فاشیسم مدرن | حسین کریمی در شبکه های اجتماعی و فاشیسم مدرن
  • فاخر در آه از آن رفتگان بی‌برگشت
  • شهلا صفائی در شبکه های اجتماعی و فاشیسم مدرن
  • شهلا صفائی در اصیل بودن خوب است یا نه؟
  • شهلا صفائی در آسمان تو چه رنگ است امروز؟
  • شهلا صفائی در Mindset (مدل ذهنی) – کارل دوئک
  • شهلا صفائی در ذهن داستان‌گو و مغز خطاساز ما، واقعیت‌های دنیا را چگونه تحلیل می‌کند؟
  • فاطمه در ذهن داستان‌گو و مغز خطاساز ما، واقعیت‌های دنیا را چگونه تحلیل می‌کند؟
  • شهلا صفائی در در ستایش تنهایی
  • تفکر نقادانه و خلاقانه | کوچ - شهلا صفائی در استعداد ذاتی چقدر مهمه توی رشد ما آدما؟

RSS وبلاگ روانشناسی اجتماعی

  • خانه
  • کافه کتاب
  • وبلاگ روانشناسی اجتماعی
  • تماس با من

@2017 - تمام حقوق این سایت، متعلق به شهلا صفائی می باشد.