کوچ – شهلا صفائی
  • خانه
  • کوچ | فهرست
    • گفتگوها
    • تفکر  نقادانه
    • جهان دیجیتال
    • روانشناسی اجتماعی
    • یادداشت‌ها
    • نامه‌ها
  • کافه کتاب
  • تماس با من

کوچ – شهلا صفائی

آن‌چـه می‌خوانَـم و می‌آمـوزَم

  • خانه
  • کوچ | فهرست
    • گفتگوها
    • تفکر  نقادانه
    • جهان دیجیتال
    • روانشناسی اجتماعی
    • یادداشت‌ها
    • نامه‌ها
  • کافه کتاب
  • تماس با من
یادداشت‌ها

تلاش کن و امیدوار باش

15 شهریور 1397
تلاش کن و امیدوار باش

روزهای طولانی‌ست که این جمله، همه‌جا همراه من است.
وقتی خستگی، گریبانگیر می‌شود، با خواندنش، سراپا امید می‌شوم. چون تلاش می‌کنم و به تلاشم ایمان دارم. و این جمله فقط به من یادآوری می‌کند که ادامه دهم و باور داشته باشم که نتیجهٔ تلاشم را خواهم دید.
گاهی یک جمله، یک نگاه، گرمی دستی که دستت را برای لحظه‌ای می‌فشارد، به تو این دلگرمی را می‌دهد که هنوز هم می‌شود امیدوار بود؛ نه به دنیا، به خود خودت و رویاهایت.
و من این‌روزها که بسیاری از ترس و ناامیدی و یأس، یارای برخاستن ندارند، همچنان به تلاشم ادامه می‌دهم و می‌دانم خیلی زود، این بذر امید، به بار خواهد نشست. آن روز، حتی اگر من نباشم، مسیرم و رویاهایم، امید عده‌ای دیگر خواهند بود.
و زندگی به گمان من همین است که تو فقط خودت نباشی، چیزی بیشتر از خودت باشی، و بیشتر از این زندگی، در دل آدم‌ها زنده بمانی.
پس
تلاش کن و
امیدوار باش.
اما بیش از آنچه تلاش کرده‌ای،
امید نداشته باش.

۱ نظر
15
فیس بوک توییتر گوگل ‌پلاس پینترست لینکدین
نوشته قبلی
مرهم داغ دل امیدوار من کجاست؟
نوشته بعدی
جنبه مثبت بی‌منطق بودن – دن اریلی

۱ نظر

لیلا ۱۶ شهریور ۱۳۹۷ - ۱۱:۵۲ ب٫ظ

مثل همیشه بهترین توصیف حال لحظه منی

تو چقدر خوشوقتی

پاسخ

لغو ارسال نظر لغو پاسخ

مطالبی که ممکن است دوست داشته باشید.

روزی که با خدایم چای نوشیدم

19 آبان 1398

این صبر که من می‌کنم…

6 شهریور 1401

در خانه ‌ای قدیمی نشسته‌ام و…

31 خرداد 1398

آواز غم

18 مهر 1399

برای فاخته های کوچک تازه متولد شده

4 تیر 1397

مهارت تحمل ابهام

12 فروردین 1399

عقل و جنون

3 بهمن 1398

در باب اهمیت آموزش (١)

2 تیر 1396

در پشتِ این نقاب مدرن، چه می گذرد؟

11 تیر 1396

اگه قصه‌ای برای گفتن نداری برای چی زنده‌ای؟

24 اسفند 1398

دسته بندی

  • تفکر  نقادانه (۲۴)
  • جهان دیجیتال (۲۰)
  • روانشناسی اجتماعی (۱۸)
  • فیلم (۵)
  • کافه کتاب (۷۲)
  • گفتگوها (۳)
  • یادداشت‌ها (۲۱۷)
    • نامه‌ها (۱۴)

آخرین نوشته ها

  • ماجرای سفر من و زوربا
  • پیشرفت، فرایندی دیالکتیکی است؟
  • هوای قریه بارانی‌ست
  • جایی کوچک میان نخواستن زندگی و نخواستن مرگ
  • فاعلیت زیستن ـ نامه‌هایی در ستایش زندگی
  • حال در معنادهی به گذشته مؤثر است.
  • اگر اندکی پایین‌تر بود آسمان…
  • علاج یأس با فهم درمیانگی
  • مسافر
  • تولید غیرارادی خاطرات ساختگی توسط مغز

دیدگاه ها

  • صادق در ماجرای سفر من و زوربا
  • دامون در ماجرای سفر من و زوربا
  • رها در ماجرای سفر من و زوربا
  • حجت در ماجرای سفر من و زوربا
  • Paras2 در ماجرای سفر من و زوربا
  • زهرا در همیشه همه‌چیز مثل همیشه است
  • محمد در پیشرفت، فرایندی دیالکتیکی است؟
  • محمود جالینوسی در آه از آن رفتگان بی‌برگشت
  • ستار فلاح در سه هزار و پانصد قدم- احوالات
  • شکیب داودی در تاسیان _ هوشنگ ابتهاج

RSS وبلاگ روانشناسی اجتماعی

  • خانه
  • کافه کتاب
  • وبلاگ روانشناسی اجتماعی
  • تماس با من

@2017 - تمام حقوق این سایت، متعلق به شهلا صفائی می باشد.