این کتاب، ترجمه فصلهایی از کتاب دوجلدی همگرایی رسانهای (Media Convergence) نوشته لوگمایر (Arthur Lugmayr)و دال زوتو (Cinzia Dal Zotto) است.
که تلاش کردهاند به طور مشروح به همه جنبههای همگرایی رسانهای و دغدغههای نظری این حوزه بپردازند و آن را پوشش دهند.
همگرایی رسانهای به معنای از بین رفتن مرزهایی است که بین رسانههای پیشین و نوین وجود داشته. در واقع ادغام رسانههای قدیم (مجلات، روزنامهها، تلویزیون، رادیو) و رسانههای جدید( کامپیوتر، اینترنت و تلفن) برای رساندن محتواست.
پدیده همگرایی به واسطه دیجیتالی شدن امکانپذیر شده و اجازه میدهد که محتواهای مختلفی چون صدا، تصویر، داده در قالب یک ساختار یکسان، تولید و پخش و ذخیره شوند و با طیف گستردهای از فناوریها مانند کامپیوتر ، موبایل و تلویزیون قابل دستیابی باشند.(بر خلاف گذشته که پیامها در جای خاص خود بودند و هرکدام در بستر جداگانه به ارائه محتوا میپرداختند؛ مثلا صدا در رادیو، تصویر در تلویزیون و…)
پارادایم همگرایی رسانهای، صرفا یکی شدن ابزارهای رسانهای نیست، بلکه تحولی اساسی است که منطق صنعت، بازار، استفاده مخاطب از محتوا و نوع محتوای رسانهای را تغییر میدهد.
این پدیده به عنوان یک کاتالیزور، شرایط را برای تغییر در چگونگی تولید، توزیع و مصرف رسانهای در تمام قالبهای رسانهای فراهم کرده.
به اعتقاد لوگمایر و دال زوتو، عواملی مانند دیجیتالی شدن، قانونزدایی و تغییرات در ذائقه مخاطب، فرایند همگرایی رسانهای را شتاب میبخشد. مستقل از تأثیر هر کدام از این عوامل، حتی اگر این عوامل، تکمیل کننده یکدیگر باشند و مسیر تکاملی یکسانی را طی کنند، نوع متفاوتی از همگرایی ممکن است رخ دهد.
برای مدیریت موفق فرایند همگرایی در رسانهها، نه فقط همگرایی تکنولوژیک و یا حتی جنبههای اقتصادی همگرایی، بلکه نیاز است که به هر چهارسطح همگرایی رسانهای (تکنولوژیک، حرفهای، ساختاری و عملیاتی) پرداخته شود.
همگرایی تکنولوژیکی به این معنی است که تقریبا هر دستگاه دیجیتال با صفحه نمایش مانند گوشی هوشمند، تبلت، کنسول ویدئویی و غیره، امکان توزیع تقریبا هر نوع محتوایی را با مفاهیم گسترده فرهنگی و رسانهای فراهم میکند.
همگرایی حرفهای (صنعتی)، نیز تمایل به تمرکز بر تغییرات در سازمان برای کارکرد حرفهای و تولید محتوا در رسانهها را دارد.
در همگرایی ساختاری در حقیقت، روند دیجیتالی شدن، شرکتها را مجبور به مهاجرت به سمت مدلی از تولید و توزیع میکند که توسط مخاطب مورد استقبال قرار گیرد.
و در همگرایی عملیاتی نیز محیطهای کاری تغییر میکنند. تیمهای تولید محتوای رسانهای با توجه به نوع محتوایی که تولید میکنند، با هم ادغام میشوند و تیمهای حرفهای جدید شکل میگیرد.
بخشهایی از کتاب همگرایی رسانهای:
– هنری جنکینز هرگونه درکی از همگرایی به عنوان یک فرایند فناورانه را رد میکند؛ او پرداختن به همگرایی بهعنوان یک «تغییر فرهنگی» را ترجیح میدهد که در آن مصرف کنندگان به یافتن اطلاعات جدید و ایجاد ارتباط بین محتوای رسانهای پراکنده شده ترغیب میشوند.
– ویژگیهای فضای سایبری که منجر به موفقیت شگرف آن شدهاست، عبارتند از: آزادی بیان، شفافیت و باز بودن فضا، سیاست مشارکتی و توسعه فناوری.
– ما به تلاش و کشمکش برای اثبات «قدرت ارتباطات» در سهگانهای پویا و سیال باور داریم که به طور گستردهای پیرامون سه محور بازیگر – حکومتها، شرکتها و گروههای شهروندی سازماندهی شده است.
– چالش کلیدی از دیدگاه قانون اساسی و حقوق بشر استفاده از ابزارهای قانونگذاری برای خنثی کردن هرگونه تلاش فردی یا جمعی، حکومتی، شرکتی یا شهروندی است تا «قدرت ارتباطات» را به روشی اثبات کند تا درنتیجه آن، دیگر گفتمانها را مایوس کند.