الیزابت لافتس ، دانشمند آمریکایی و متخصص روانشناسی شناختی و حافظه است که اکنون حدود ۷۶ سال سن دارد.
او به واسطهی پژوهشهای ارزشمندش در زمینهی حافظه و خصوصاً خطای اطلاعات غلط (Misinformation Effect) و همچنین نحوه ایجاد خاطرات غیرواقعی (False Memories) شهرت دارد.
مادر الیزابت لافتس زمانی که او چهارده سال داشت، در استخر غرق میشود. دایی الیزابت سالها بعد به او میگوید که الیزابت، اولین نفری بوده که مادرش را پیدا کرده.
همین موضوع باعث میَشود تصاویری در ذهن الیزابت ایجاد شوند. او احساس میکرد تصاویری را در ذهنش از زمانی که به تنهایی مادرش را در استخر پیدا کرده، دارد. بعدها متوجه میشوند کسی که مادرش را پیدا کرده، الیزابت نبوده، بلکه خالهاش بوده.
با اینکه الیزابت لافتس، کسی نبود که مادرش را پیدا کرده بود پس این تصاویر خیالی و انقدر روشن، چگونه به ذهن او هجوم آورده بودند؟
حافظه چطور توانسته بود چنین خاطرهی خیالیای بسازد؟
همین موضوع، باعث شد که لافتس، مطالعه و تمرکز خود را روی موضوع حافظه و خطاهای شناختی آن، صرف کند.
بعدها یک پرونده جنجالی در آمریکا، باعث شد لافتس یکی از مهمترین و ارزشمندترین پژوهشهایش را در زمینه حافظه انجام دهد.
و اما داستان پرونده چه بود؟
الین، خانمی جوان بود و ادعا میکرد زمانی که هفت، هشت ساله بوده، پدرش به دوست صمیمی او تجاوز کرده و سپس او را به قتل رسانده. الین میگفت خاطرات این اتفاق را فراموش کرده بود و حالا به خاطر یک سری جلسات رواندرمانی، برایش زنده شده است.
لافتس به این فکر میکرد که آیا الین، درست به خاطر آورده و آیا پدرش واقعا قاتل است یا اینکه حافظهاش دچار خطا شده.
این موضوع باعث شد تا او، پژوهشی درباره «حافظه» و «مکانیسم به یادآوردن خاطرات» و از آن مهمتر «تلقینپذیری حافظه» انجام دهد.
لافتس متوجه شد عموم افراد امکان دارد حوادثی را از گذشته به یاد بیاورند که اصلا روی نداده است هرچند گاهی این حوادث، مسائلی بسیار تلخ ، حاد و اثرگذارند.
یعنی ممکن است الین که پدرش را متهم به قتل کرده بود، حافظهاش به اشتباه این کار را انجام داده باشد. اما آیا چنین چیزی ممکن است؟ در پاسخ باید گفت که بله.
به یادآوردن حوادثی که هیچگاه رخ نداده به عنوان خاطراتی واقعی، نه تنها ممکن است، بلکه بارها نیز این اتفاق افتاده است.
در مورد الین – همان طور که خود او نیز اشاره کرده بود – شرکت در جلسات رواندرمانی باعث شده بود تا بخشی از خاطرات تلخ او زنده شده و یادآوری شوند. اما در واقع آنچه او به یاد آورده بوده بود، عصبانیت و ناراحتی شدیدی بود که از پدرش داشت.
او به یاد آورده بود که چقدر از پدرش دلخور است. در عین حال در تمامی سالهایی که او بزرگ شده بود معمایی حل نشده، یعنی قتل دوستش او را آزار داده بود و حالا در پی جلسات درمان، با زنده شدن این دو بخش از خاطرات تلخ گذشته، الین در فرآیندی ناخودآگاه، پدرش را به عنوان قاتل به یاد آورده بود.
در واقع حافظه الین به او کمک کرده بود تا به کمک یادآوری خاطراتی که واقعی نبودند انتقامش را از پدرش بگیرد!
تأثیر پژوهشهای لافتس، به روانشناسی محدود نشد. بازتاب کارهای او در حقوق و دادگاهها آن قدر بالا بود که دانشگاهی در نیویورک در ۱۹۹۴ به او دکترای افتخاری در حقوق اعطا کرد.
کتابهای الیزابت لافتس
The Myth of Repressed Memory: False Memories and Allegations of Sexual Abuse
Witness for the Defense: The Accused, the Eyewitness, and the Expert Who Puts Memory on Trial