کوچ – شهلا صفائی
  • خانه
  • کوچ | فهرست
    • گفتگوها
    • تفکر  نقادانه
    • جهان دیجیتال
    • روانشناسی اجتماعی
    • یادداشت‌ها
    • نامه‌ها
  • کافه کتاب
  • تماس با من

کوچ – شهلا صفائی

آن‌چـه می‌خوانَـم و می‌آمـوزَم

  • خانه
  • کوچ | فهرست
    • گفتگوها
    • تفکر  نقادانه
    • جهان دیجیتال
    • روانشناسی اجتماعی
    • یادداشت‌ها
    • نامه‌ها
  • کافه کتاب
  • تماس با من
یادداشت‌ها

جسارت عاشقی

25 اسفند 1395
جسارت عاشقی

میان من و تو هیچ نبود جز جسارت عاشقی.
تو گذشته ات را پشت در جا گذاشتی و
من تمام قوانین و باورهایم را بیرون آورده و
روی میز گذاشتم.
آن لحظه بود که “ما” متولد شد.
تو شاید یادت رفته باشد دلبرکم
ولی همه چیز اینگونه آغاز شد ..
وقتی رفتی می دانستم دیگر گذشته ات را نخواهی یافت؛
چرا که [userpro_private]با دور شدنت ، هرچه ذهنم را زیرو رو کردم
اثری از باورهای گذشته ام نبود.
من پیش از تو فهمیدم چه چیزی را از دست دادیم!
ولی امان از وقت هایی که غرور لعنتی ات نمی گذارد برگردی و بگویی راهش را پیدا میکنیم؛
فاصله چاره ی هیچ دردی نیست که خودش
دردی بی امان و بی درمان است …
تو می رفتی و نمی دانستی مدت هاست
من و تو آدم دیگری شده بودیم
ما شده بودیم و
دیگر تا ابد من و تویی نمیتوانست وجود داشته باشد.

[/userpro_private]

۰ نظر
0
فیس بوک توییتر گوگل ‌پلاس پینترست لینکدین
نوشته قبلی
زانکه دیوانه همان بِه که بُود اندر بند
نوشته بعدی
من عاشق چشمت شدم…

لغو ارسال نظر لغو پاسخ

مطالبی که ممکن است دوست داشته باشید.

اولین روز از آخرین سال این قرن

1 فروردین 1399

می خواهم شمعی روشن کنم…

12 فروردین 1396

من در میان جمع و دلم جای دیگر...

26 دی 1395

پس از مرگم، پرنده خواهم شد…

4 خرداد 1396

برخورد آدم های مختلف در مواجهه با استرس...

10 اردیبهشت 1396

نامه ای به آدم خوبه ماجرا

17 آبان 1398

من از نزدیک بودن های دور می ترسم.

26 بهمن 1395

پناه بر خیال

19 دی 1401

خدایی که تانگو می‌رقصد

18 بهمن 1398

کفر و ایمان چه به هم نزدیک است…

22 آبان 1400

دسته بندی

  • تفکر  نقادانه (۲۴)
  • جهان دیجیتال (۲۰)
  • روانشناسی اجتماعی (۱۸)
  • فیلم (۵)
  • کافه کتاب (۷۲)
  • گفتگوها (۳)
  • یادداشت‌ها (۲۱۷)
    • نامه‌ها (۱۴)

آخرین نوشته ها

  • ماجرای سفر من و زوربا
  • پیشرفت، فرایندی دیالکتیکی است؟
  • هوای قریه بارانی‌ست
  • جایی کوچک میان نخواستن زندگی و نخواستن مرگ
  • فاعلیت زیستن ـ نامه‌هایی در ستایش زندگی
  • حال در معنادهی به گذشته مؤثر است.
  • اگر اندکی پایین‌تر بود آسمان…
  • علاج یأس با فهم درمیانگی
  • مسافر
  • تولید غیرارادی خاطرات ساختگی توسط مغز

دیدگاه ها

  • صادق در ماجرای سفر من و زوربا
  • دامون در ماجرای سفر من و زوربا
  • رها در ماجرای سفر من و زوربا
  • حجت در ماجرای سفر من و زوربا
  • Paras2 در ماجرای سفر من و زوربا
  • زهرا در همیشه همه‌چیز مثل همیشه است
  • محمد در پیشرفت، فرایندی دیالکتیکی است؟
  • محمود جالینوسی در آه از آن رفتگان بی‌برگشت
  • ستار فلاح در سه هزار و پانصد قدم- احوالات
  • شکیب داودی در تاسیان _ هوشنگ ابتهاج

RSS وبلاگ روانشناسی اجتماعی

  • خانه
  • کافه کتاب
  • وبلاگ روانشناسی اجتماعی
  • تماس با من

@2017 - تمام حقوق این سایت، متعلق به شهلا صفائی می باشد.