کوچ – شهلا صفائی
  • خانه
  • کوچ | فهرست
    • گفتگوها
    • تفکر  نقادانه
    • جهان دیجیتال
    • روانشناسی اجتماعی
    • یادداشت‌ها
    • نامه‌ها
  • کافه کتاب
  • تماس با من

کوچ – شهلا صفائی

آن‌چـه می‌خوانَـم و می‌آمـوزَم

  • خانه
  • کوچ | فهرست
    • گفتگوها
    • تفکر  نقادانه
    • جهان دیجیتال
    • روانشناسی اجتماعی
    • یادداشت‌ها
    • نامه‌ها
  • کافه کتاب
  • تماس با من
یادداشت‌ها

من عاشق چشمت شدم…

25 اسفند 1395
من عاشق چشمت شدم…

رفتن غیر منتظره ات
مرا به باورِ بیهودگی این زندگی نزدیک تر کرد.
به همان که خیلی وقت است می دانیم؛
ولی در تقلا برای پنهان کردنش، در هرچیزی معنایی می گنجانیم.
معنایی که خود در دلش چیزی جز پوچی و همان بیهودگی نیست.
برایم متفاوت بودی
چه آن سالهای دور که کودک بودم و هرروز بعد از بستن مطب و دنیای پزشکی ات، [userpro_private]به خانه مان می آمدی و من کودکانه ذوق میکردم از حضورت و شاید در دنیای خودم فکر میکردم یک همبازی بزرگ دارم که حرفم را میفهمد و همقد من کوچک میشود و کودکی میکند.
چه آن سال کذایی که در رفتن پدرم، بازهم دیدنت دلگرمی بزرگی در آن محفل غمگین بود. شعری به دستم دادی که هنوز هم وقتی دلتنگ پدر میشوم میخوانمش.
برای من زمان معنای عام را ندارد وقتی انگار همان دیروز بود که چه عاشقانه با پدرم ساز می نواختید و غرق در گفتگوهایی که حتم دارم
انسانهای خاصی چون شما فقط قادر به درک چنین خلوتی بودند.
راستی میخواستم دیدمت بگویم با شعر تو چه عاشقی ها که نکردم آنزمان که زمزمه کردیم

“من عاااشق چشمت شدم، نه عقل بود و نه دلی
چیزی نمیدانم از این دیوانگی و عاقلی…”

.
شاید وقتی آن لحظه ای در سال که به قول تو بی تفاوت از کنارش گذشتم دست مرا گرفت و به مرگ بوسه زدم،
به خودت بگویم.
راستی

سلام مرا به مادرت و پدرم برسان.

[/userpro_private]

۲ نظر
0
فیس بوک توییتر گوگل ‌پلاس پینترست لینکدین
نوشته قبلی
جسارت عاشقی
نوشته بعدی
باز هم بهار را به من هدیه دادی

۲ نظر

لیلا خالوزاده ۲۵ اسفند ۱۳۹۵ - ۶:۲۴ ب٫ظ

تسلیتی از اعماق وجودم را پذیرا باش شهلا جان
امیدوارم غم هایت با پایان سال ، پایان بپذیرند.
فقدان ایشون ضایعه بزرگی برای تمام ایران خواهد بود.
چه زیباست این شعر:
گاهی مسیر جاده به بن بست می رود

گاهی تمام حادثه از دست می رود

گاهی همان کسی که دم از عقل میزند

در راه هوشیاری خود مست می رود

پاسخ
شهلا صفائی ۲۵ اسفند ۱۳۹۵ - ۹:۱۸ ب٫ظ

ممنونم دوست عزیز و همدل من.

پاسخ

لغو ارسال نظر لغو پاسخ

مطالبی که ممکن است دوست داشته باشید.

«بازی با کلمات»: راهی برای افزایش تسلط کلامی

13 فروردین 1397

اولین روز از آخرین سال این قرن

1 فروردین 1399

پیمان‌نامه حقوق کودک

26 مهر 1401

درد جاودانگی

30 بهمن 1395

می‌دوم و می‌نویسم!

11 فروردین 1399

درون خویشتن

15 بهمن 1395

ولگردی در کوچه پس کوچه های ذهن_٢

20 مرداد 1396

معجزه یا امید؟

9 فروردین 1396

برای فاخته های کوچک تازه متولد شده

4 تیر 1397

درباره ی تغییر و بالا بردن استانداردها

8 آبان 1398

دسته بندی

  • تفکر  نقادانه (۲۴)
  • جهان دیجیتال (۲۰)
  • روانشناسی اجتماعی (۱۸)
  • فیلم (۵)
  • کافه کتاب (۷۰)
  • گفتگوها (۳)
  • یادداشت‌ها (۲۱۳)
    • نامه‌ها (۱۴)

آخرین نوشته ها

  • حال در معنادهی به گذشته مؤثر است.
  • اگر اندکی پایین‌تر بود آسمان…
  • علاج یأس با فهم درمیانگی
  • مسافر
  • تولید غیرارادی خاطرات ساختگی توسط مغز
  • هر آغازی فقط ادامه‌ای‌ست…
  • شبه‌حقیقت: تناسبی بین شواهد و تصورات
  • همیشه همه‌چیز مثل همیشه است
  • بگذار برخیزد مردمِ بی‌لبخند
  • هنر در عصر ظلمت

دیدگاه ها

  • شهلا صفائی در حال در معنادهی به گذشته مؤثر است.
  • صادق در حال در معنادهی به گذشته مؤثر است.
  • شهلا صفائی در حال در معنادهی به گذشته مؤثر است.
  • دامون در حال در معنادهی به گذشته مؤثر است.
  • شهلا صفائی در علاج یأس با فهم درمیانگی
  • ابی در علاج یأس با فهم درمیانگی
  • شهلا صفائی در علاج یأس با فهم درمیانگی
  • صادق در علاج یأس با فهم درمیانگی
  • ابی در مسافر
  • صادق در مسافر

RSS وبلاگ روانشناسی اجتماعی

  • خانه
  • کافه کتاب
  • وبلاگ روانشناسی اجتماعی
  • تماس با من

@2017 - تمام حقوق این سایت، متعلق به شهلا صفائی می باشد.