پیش نوشت: در مورد اهمال کاری و به تعویق انداختن کارها قبلا در پست “الان نه بعدا” حرف زدیم.
فهمیدیم به تعویق انداختن کارها، یک استراتژی احساسی برای کنترل استرس است. بخاطر همین در دو پستِ:
“آدم های مختلف در مواجهه با استرس چگونه رفتار می کنند؟” و
“چطور استرس را شکست دهیم؟” ،در مورد استرس و راهکار مقابله با آن حرف زدیم.
حالا دوباره بر میگردیم به تعویق و اهمال کاری.
❓چگونه ذهنمان را تمرین دهیم تا به تعویق انداختن کارها را متوقف کند و تمام کارهایی که دوست داریم در زندگی انجام دهیم را دنبال کند؟
دو حقیقت هست که میتوانیم از افراد با بهره وری بالا یاد بگیریم:
✅ اولین حقیقت این است که همه ی ما ۲۴ ساعت در روز زمان داریم. اما افراد کارآمد میتوانند کارها را با بازدهی و بهره وری بالاتر و مؤثرتر انجام دهند.
✅ دومین حقیقت هم این است که یاد گرفتن چگونه متوقف کردنِ به تعویق انداختن کارها، یک راز نیست و تنها یک وضعیت ذهنی ساده است. در حقیقت این وضعیت ذهنی آنقدر قدرتمند هست که میتواند خوشحالی و سلامت روانی فرد را تغییر دهد.
سعی داریم با سه قدم، عادتی را در خود ایجاد کنیم که به تعویق انداختن کارها را متوقف کنیم و کارهایمان را با بازدهی بالاتری انجام دهیم.
:
قدم اول: از گفتگوی درونی و مکالمه ی ذهنی مان آگاه باشیم.
کلمات قدرت دارند. ذهنِ ناخودآگاه، نفوذ و تأثیر خیلی بیشتری از آنچه که عموم تصور میکنند دارد. زمانی که ما جملاتی که به باور ما، تأثیر ناچیزی بر اعتماد به نفس ما دارند را تکرار میکنیم، در حقیقت داریم آن ها را در ضمیر ناخودآگاهمان نهادینه میکنیم که طبیعتاً به عادت هایی غیر قابل تغییر بدل میشوند.
✅ برای دوباره برنامه ریزیِ ذهن، باید مشخص کنیم که چه موقع داریم با خودمان صحبت های منفی میکنیم و به کلماتی که هنگام حرف زدن راجع به خودمان به کار میبریم اهمیت دهیم و روی تغییر دادنشان از منفی به مثبت کار کنیم.
?تغییر در کلام باعث میشود ذهنیت ما نسبت به خودمان و اهدافمان بهتر شود.
برای یک هفته سعی کنیم زمانی که با خود با لحن منفی صحبت میکنیم، مچ خودمان را بگیریم و بجای سرزنش خود،سعی کنیم با یک تغییرِ ظریف، لحنمان را از منفی به مثبت تغییر دهیم.
به جای گفتنِ “من خیلی تنبل هستم”، به خودمان بگوییم: “من به کُندی جلو میروم و روی ایجاد تغییرات مثبت و رسیدن به اهدافم تلاش میکنم.” (همین حقیقت که شما دارید این نوشته را میخوانید به همان معنی است)
به جای «دارم وقتم را اینجا تلف میکنم» بگویید «دارم کم کم چالش ها را به صورت فرصتها و ماجراجوییها میبینم، من در مسیر درست قرار دارم»
قدم دوم: دیگر، مشکلات را به گردن کمبود وقت نیندازیم.
استفاده از زمان به عنوان بهانه ای برای به تعویق انداختن کارها، کار خیلی راحتی ست. اشکالی ندارد وقتی زمان ندارید، آن را بهانه کنید و کاری که نمیخواهید انجام دهید را انجام ندهید. بی خیال شدنِ کارهایی که “خوب است انجام دهید اما اهمیتی ندارند” (غیر مهم و غیرفوری)، بخش بزرگی از حذف عادت به تعویق انداختن کارها است.
✅ هنگامی که تصدیق کردید که علاقه ای ندارید یا آنقدر که باید، به انجام دادن کاری اهمیت نمیدهید و آن کار، بخشی از هدف و راه شما نیست، شما را آزاد میکند تا “کارهایی را که باید و مهم هستند” انجام دهید.
منتظر لحظه ی مناسب بودن هم رفتاری ست که ما زمانی که میخواهیم کارهایمان را به تعویق بیندازیم یا نمیخواهیم انجام دهیم یا از انجامش ترس داریم، از خود بروز می دهیم.
قدم سوم: یک سیستم ایجاد کنیم و روی روال عمل کنیم.
من هر طور که شده باید هر روز صبح از خواب بیدار شوم و سر کار بروم، نه به خاطر اینکه من یک ربات هستم بلکه به این دلیل که سیستم هایی ایجاد کردم که به آن ها پایبند و متکی هستم و برای من کار میکنند.
انگیزه و اشتیاق ناگهانی به سرعت محو میشود. یک مثال، آن وقتی ست که حسابی هیجان زده ایم از این که کاری را شروع کنیم اما ۲ هفته بعد کلاً از ادامه دادنش بی انگیزه میشویم.
✅ تفاوت در این است که سیستم ها دوام و پایداری را به کار وارد میکنند.
✅ یک سیستم نباید پیچیدگی به کار اضافه کند و فقط باید برای استفاده ی روتین، آسان باشد.
برای مثال این ها چند نمونه از سیستم هایی است که من استفاده میکنم:
* من در تقویم گوگل یا لپ تاپ برای کارهای کوچکی که باید انجام دهم، یادآور میگذارم.
* من لباس های ورزشی ام را در صندوق اتومبیل نگهداری میکنم تا برای نرفتن به باشگاه ورزشی بهانهای نداشته باشم.
* من همیشه یک کتاب در کیفم دارم که اگر جایی قرار بود منتظر بمانم، بتوانم مطالعه ی آن روزم را انجام دهم و آن را به تعویق نیندازم.
زندگی کردن با اتکا به شور و شوق یا حس و حال، مثال خوبی از برنامه ریزی برای شکست و به تعویق انداختن کارها است. نتیجه نهاییِ آن به دلیل عدم وجود پیگیری در کارها، منجر به پشیمانی و ناامیدی میشود.
.
یک سیستم ۳ قدمی برای شروع یک روال و عادت:
از یک سیستم کوچک همچون استفاده کردن از تقویم شروع کنیم.
* استفاده از تقویم به ما کمک میکند تا کارهایمان را به صورت کارآمدی اولویت بندی کنیم و به ما این اجازه را میدهد که زمان بیشتری روی کارهای با اهمیت بگذاریم و وقت کمتری صرف به تعویق انداختن کارهای بی اهمیت کنیم.
* احساس گناه را رها کنیم. این احساس از صحبت های درونی منفی نشأت میگیرد مثل باید اینکار را میکردم اما ..
* زندگی کوتاه است و هیچ کس جز خود ما نمیتواند باعث شود ما احساس گناه کنیم. ما حقیقتاً با تعیین محدودیت ها و اولویت گذاری، برای یادگیری و درس گرفتن از گذشته مان زمان ایجاد می کنیم.
* لیست کارهایی که باید انجام دهیم را به فعالیت های راحت و قابل انجام تقسیم کنیم.
یکی از دلایلی که ما کارها را به تعویق می اندازیم این است که از حجم کارهایی که باید انجام دهیم دلسرد و دستپاچه میشویم و نمیدانیم از کجا باید شروع کنیم.
مبانی انگیزه داشتن اصلا پیچیده نیست. بلکه خیلی هم ساده است، ما با موفقیت های کوچک انگیزه میگیریم و با شکست انگیزهمان را از دست میدهیم.
با ایجاد اهداف کوچک و دست یافتنی،در خود، نیروی جنبش و اعتماد به نفس ایجاد خواهیم کرد. درست مثل آماده شدن برای یک مسابقه ی ماراتن.وقتی تمرین برای یک مسابقه ۱۰ مایلی را شروع میکنیم، قدم های کوچک برمیداریم و از یک مایل شروع به تمرین میکنیم.
❓خب حالا چه عادت های کوچکی را می توانید از امروز شروع کنید و در خود پرورش دهید؟
به یکی از اهداف بزرگتان فکر کنید، مثل کاهش وزن، شاید یادگیری زبان جدید یا تلاش برای بهتر شدن در یک حرفه و شغل، و به بخش های کوچک و دست یافتنی تقسیم اش کنید به طوری که قدم ها خیلی دلسرد کننده نباشند.
✅ ایجاد تغییرات کوچک در روال و رویه روزمره تان و یادگیری چیزهای تازه در آن پروسه، به شما اعتماد به نفس لازم برای پایان دادن به احساس ترس و دلسردی و به تعویق انداختن کارها را میدهد و به شدت از اینکه چقدر راحت زندگیتان تغییر جهت مثبتی گرفته تعجب خواهید کرد.
پی نوشت: شاید در فرصتی بهتر، من هم از سیستمی که در زندگی ام ایجاد کرده ام و قوانین ساده ی روزمره ام برایتان بنویسم.
شما هم اگر تجربه ی شخصی در مورد غلبه بر اهمال کاری دارید، به کوچ بگویید:)