نوشته های گاه و بی گاه من
اگر نوشتههای من را زیر و رو کنید، از هر دو سه نوشته، حداقل یکی از آنها به «اصالت»، «خود بودن» و «ارزش اصیل بودن» مربوط میشود. اینروزها صحبت از اصالت،…
نوشته های گاه و بی گاه من
اگر نوشتههای من را زیر و رو کنید، از هر دو سه نوشته، حداقل یکی از آنها به «اصالت»، «خود بودن» و «ارزش اصیل بودن» مربوط میشود. اینروزها صحبت از اصالت،…
دلم یک شیرجه عمیق میخواهد.. از آنهایی که وقتی با سر به داخل آب میروم، همزمان از زمان و مکان جدا شوم… فقط من باشم و سکوت. من باشم و…
پینوشت: این یک دلنوشته نیست– با خودم حرف میزنم و همان حرفهای ذهنی را مکتوب کردهام. از یک اتفاق نوشتهام، بعد از پایانش. به این امید که در ذهنم نیز تمام…
هر ماجرایی دو سر دارد. مثل یک طناب که یک سمتش میتواند دست من باشد و تا تو طرف دیگرش را نگیری، بازی شروع نمیشود. مثل دو سر طیف. من…
هراری میگوید: داستان هایی که معنا و هویت به ما میدهند، همگی ساختگی هستند. استدلال او این است که چون اساساً زندگی، داستان نیست؛ به نوعی تمام این قصهها ناقصاند…
هر آدمی یک سری خط قرمز برای خود دارد که بر اساس ارزش هایش تعریف شده. تمام تلاشش را میکند که خود یا دیگران، حتی به آن نزدیک هم نشوند. ولی زندگی…
این روزها به پیچیدگیهای زندگی، بیش از هروقت دیگری فکر میکنم به پیچیدگیهای آدمی هم. به اینکه قواعد، ارزشها و مفاهیم چقدر از سطحی به سطح دیگر تغییر میکنند و…
این نوشته را در ناممکنترین حالتِ ممکنِ ذهنم دارم مینویسم؛ احتمالا برای شما جز اتلاف وقت، چیزی نداشته باشد ولی برای نگارنده، نقش پررنگی در یک برونریزی ذهنی و رهایی…
این پست را صرفاً برای این مینویسم که به نوشتن پاییند بمانم. نه بخاطر اینکه همیشه سندروم «کامل بودن»، دمار از روزگارم درمیآورد، بلکه به این دلیل که میدانم پیوستگی…
به تازگی فهمیدم که به OCD (اختلال وسواس اجباری) یا به بیان غیرعلمی خودم «وسواس فکری» شدید دچار شدم. حالا وقتی رفتارهای این هفتماه اخیر و برخی رفتارهای کودکیام را جستجو…
میان آتش و دود نشستهام… صدای سوختن را تماشا میکنم گویی تمام آنچه سالها با دقت و ظرافت تمام، بر تن آرزوهایم پوشانده بودم را امروز، یکی پس از دیگری،…
منبع تصویر: Forbes در فلسفه ژاپنی، ایکیگای به معنای یافتن منبع ارزش در زندگی و آن چیزی است که به زندگی معنا میدهد. ایکیگای، نقطه اشتراک ۴دایره متصل بهم است…
در خانهای قدیمی نشستهام و با آلبوم حریق خزان قربانی که در قطرههای فواره حوض فیروزهای روی چینیهای گل سرخ داخل آب حل میشود، تمام قد عاشق میشوم. با خود،…
از «براونی»، چندروزی بود میشنیدم، یه تولهسگ بازیگوش و شیطون که حالا «مدرسه طبیعت»، خونهٔ جدیدش شده بود. میگفتن خیلی رابطه خوبی با آدمها نداره و از اینکه ببندنش بیزاره.…