کوچ – شهلا صفائی
  • خانه
  • کوچ | فهرست یادداشت‌ها
    • گفتگوها
    • تفکر
    • جهان دیجیتال
    • مغز
    • کارنامه
    • فلسفه‌بافی
    • خودکاوی
    • گاه‌نوشت‌ها
    • نامه به هامون
  • کافه کتاب
  • تماس با من

کوچ – شهلا صفائی

آن‌چـه می‌خوانَـم وَ می‌آمـوزَم

  • خانه
  • کوچ | فهرست یادداشت‌ها
    • گفتگوها
    • تفکر
    • جهان دیجیتال
    • مغز
    • کارنامه
    • فلسفه‌بافی
    • خودکاوی
    • گاه‌نوشت‌ها
    • نامه به هامون
  • کافه کتاب
  • تماس با من
یادداشت‌ها

جهنم ما دیگران‌اند…

۱۵ مهر ۱۳۹۹
جهنم ما دیگران‌اند…

انسان، همواره در روابطش دنبال مَفَری می‌گردد برای دوری جستن از نگاه و حضور دیگران؛ چرا که حضور دیگری، او را در تنگنایی اندوهناک قرار می‌دهد(سارتر ، این را از زبان گارسن در نمایشنامه‌ی دوزخ به زیبایی توصیف می‌کند.)

بنابراین به دنبال راه‌هایی می‌گردد که از گیر افتادن در این تنگنا بگریزد؛ مثل پناه بردن به خلوت، سکوت، خواب، گوشه‌گیری و حتی فرار.

اما ماجرا این است که با این روش‌ها و اسباب‌چینی‌ها نیز نمی‌توانیم خود را از دیگران جدا کنیم.

ما پیوسته به هم مرتبطیم؛

و بشر، همواره‌ در این کشمکشِ  آزادی و بردگی در نوسان است.
آزادی دوری‌ از حضور و نگاه دیگران
و بردگی به دام یک‌دیگر افتادن.

 


پی‌نوشت: عنوان را-چنان‌چه در تصویر نیز می‌بینید- از جمله‌ای سارتر وام گرفته‌ام؛

 

ما جاندارانی اجتماعی هستیم

جهنم ما، دیگران‌اند. 

۱ نظر
11
فیس بوک توییتر گوگل ‌پلاس پینترست لینکدین
نوشته قبلی
پارادوکس زمان – فیلیپ زیمباردو
نوشته بعدی
Mindset (مدل ذهنی) – کارل دوئک

۱ نظر

احسان ۶ آذر ۱۳۹۹ - ۶:۴۱ ب٫ظ

اگه حریم‌ها و فوایدشون بین عموم مردم شایع بشه اونوقت را‌ه‌های فعالیت‌های ممکن در زنگی خودشون رو به ما نشون می‌دن. و آدم‌ها به تعاملات بهایی بیشتر از ارتباطات و هزینه‌های سنگین اون می‌دن.
همیشه آدم‌ها به روش‌های مرسوم علاقه‌ای بیشتر از راه‌های جدید و شناختن‌شون حتی بها می‌دن.
راهش فکنم اینه که راه‌های جدید و خلق کنیم و اون‌ها رو مرسوم کنیم بین عوام مردم.
یه سری چالش‌ها وجود داره که ما اون‌ها رو به شکل خاصی احتیاج داریم تا روش‌های جدید بتونن در بلندمدت دوام داشته‌باشن. والا که دوباره منسوخ‌ می‌شن.
کاش این روند‌ها زودتر در جامعه با پشتوانه‌ی زیر‌ساخت‌های لازم زودتر به وجود بیان.

پاسخ

لغو ارسال نظر لغو پاسخ

مطالبی که ممکن است دوست داشته باشید.

تعهد به خود یا خودفروشی ؟

۲۹ خرداد ۱۳۹۵

نامه ای به آدم خوبه ماجرا

۱۷ آبان ۱۳۹۸

اصیل بودن خوب است یا نه؟

۲۴ آبان ۱۳۹۸

تولد یک مرد خاص

۱۰ مرداد ۱۳۹۵

ما خیالِ یارِ خود را پیشِ خود بنشاندیم

۱۰ اسفند ۱۳۹۶

ارغوان – هوشنگ ابتهاج

۱۵ فروردین ۱۳۹۹

خوش‌بینی غیرواقع‌بینانه و نقدغیرسازنده- ابزار خودفریبی این روزهای...

۸ مرداد ۱۳۹۷

لرزیدن به وقت مرداد (ماجراجویی ۱_ روستای خفر)

۲۰ شهریور ۱۳۹۵

برای آیندگان

۱ اردیبهشت ۱۳۹۹

برای فاخته های کوچک تازه متولد شده

۴ تیر ۱۳۹۷

دسته بندی

  • تفکر (۲۵)
  • جهان دیجیتال (۲۰)
  • خودکاوی (۴۵)
  • فلسفه‌بافی (۲۴)
  • کارنامه (۱۳)
  • کافه کتاب (۶۴)
  • گفتگوها (۳)
  • مغز (۵)
  • یادداشت‌ها (۱۵۵)
    • نامه به هامون (۱۳)

آخرین نوشته ها

  • شب‌های روشن – داستایفسکی
  • نخبه به مثابه فیلسوف تناقض‌ها
  • شاید امروز،‌ پایانش باشد…
  • با این‌همه، چه بلند چه بالا پرواز می‌کنی!
  • تو وارث یک تاریخی
  • فاوست – گوته
  • کفر و ایمان چه به هم نزدیک است…
  • درباره فیلم The Father
  • رنج بازگشت
  • واحه‌ای در لحظه – داریوش شایگان

دیدگاه ها

  • شهلا صفائی در شب‌های روشن – داستایفسکی
  • دکتر محمودی فر در شب‌های روشن – داستایفسکی
  • شهلا صفائی در ارزش ها، خط قرمز و احساس گناه
  • شادي در ارزش ها، خط قرمز و احساس گناه
  • امید هیچ معجزی ز مرده نیست.. | کوچ - شهلا صفائی در آه از آن رفتگان بی‌برگشت
  • شهلا صفائی در رابطه زبان و اندیشه (ما جهان را چگونه می‌بینیم؟)
  • شهلا صفائی در آه از آن رفتگان بی‌برگشت
  • یلدا در آه از آن رفتگان بی‌برگشت
  • محسن در رابطه زبان و اندیشه (ما جهان را چگونه می‌بینیم؟)
  • شهلا صفائی در شب‌های روشن – داستایفسکی

RSS وبلاگ روانشناسی اجتماعی

  • خانه
  • کافه کتاب
  • وبلاگ روانشناسی اجتماعی
  • تماس با من

@2017 - تمام حقوق این سایت، متعلق به شهلا صفائی می باشد.