کوچ – شهلا صفائی
  • خانه
  • کوچ | فهرست
    • گفتگوها
    • تفکر  نقادانه
    • جهان دیجیتال
    • روانشناسی اجتماعی
    • یادداشت‌ها
    • نامه‌ها
  • کافه کتاب
  • تماس با من

کوچ – شهلا صفائی

آن‌چـه می‌خوانَـم و می‌آمـوزَم

  • خانه
  • کوچ | فهرست
    • گفتگوها
    • تفکر  نقادانه
    • جهان دیجیتال
    • روانشناسی اجتماعی
    • یادداشت‌ها
    • نامه‌ها
  • کافه کتاب
  • تماس با من
یادداشت‌ها

رابطه ی نامبارک مرید و مرادی

9 بهمن 1395
رابطه ی نامبارک مرید و مرادی

بارها شاهد این بوده ام که آدم ها مراد و مرشدی را برای خود برمی گزینند و از سر هیجان زدگی، هرچه او بگوید و هرگونه رفتار کند سر خود را فرود آورده و بی چون و چرا و ذره ای اندیشیدن می پذیرند و او به مثابه ی بُتی مقدس و حقیقتی محض برایشان است، و بسیار خوش شانس اند که در این دو روز زندگی، او را یافته اند!

تمام اعتماد به نفس و عزت نفس خود را لگدمال کرده فقط بدین جهت که مراد خود را عقل کل دانسته و سرپیچی از او را در درون، خیانت تلقی میکنند و از طرفی ذره ای به قدرت تعقل و تفکر خود ایمان ندارند.

 

این پذیرش بی چون و چرا دو نتیجه دارد:
یکی برای مرید نادان و دیگری برای مراد نادان

 

مرید نادان، رفته رفته قدرت اختیار و اراده و اندیشیدنش را از دست داده و به موجودی بی خاصیت بدل می شود که مدام باید کسی باشد و رفتارهایش را تایید کند یا کسی باشد که بتواند از او تقلید کند زیرا خودش فاقد خلاقیت است.

 

و مراد نادان، که باورش می شود دنیا چقدر به او نیاز دارد و دچار اعتماد به نفس و غروری کاذب میشود و دیگر برای رشد خود تلاش نمی کند و از این پس تفاله های عقاید و باورهایش را هم در بسته بندی های شکیل به خورد مردم میدهد چون خریدار دارد.

.
رابطه ی مرید و مرادی فقط خیانت به مرید نیست بلکه خیانت به مراد هم هست.

.
پی نوشت: در مباحث مدیریتی، اصطلاحی داریم به نام بنچ مارکینگ.
سازمان‌ها، زمانی به بنچ مارک رو می‌آورند که نیازمند راه حلی برای تغییر واستفاده از بهترین روش‌های کسب و کارند.
این روش،شبیه الگو گرفتن از بهترین های هرزمینه ای است برای رشد سریعتر.
از آدما بت نسازیم، ولی برای رشد فردی خود و زمانیکه نیاز به تغییر داریم، آن ها را الگو قرار دهیم.
به خودمان و قدرت های درونی مان باور داشته باشیم و خدای خود باشیم.

۰ نظر
2
فیس بوک توییتر گوگل ‌پلاس پینترست لینکدین
نوشته قبلی
روزهای مه آلود
نوشته بعدی
Lost Cubert

لغو ارسال نظر لغو پاسخ

مطالبی که ممکن است دوست داشته باشید.

نخبه به مثابه فیلسوف تناقض‌ها

9 بهمن 1400

آواز غم

18 مهر 1399

حال در معنادهی به گذشته مؤثر است.

24 اسفند 1401

ارزش ها، خط قرمز و احساس گناه

14 آبان 1398

رنج بازگشت

17 شهریور 1400

هیچ

12 بهمن 1395

ایکیگای شما در زندگی چیست؟

1 مرداد 1398

برخورد آدم های مختلف در مواجهه با استرس...

10 اردیبهشت 1396

هرچه بادا باد

30 آذر 1401

ارتباط اندازه مغز اجتماعی با گروه‌های اجتماعی و...

27 فروردین 1399

دسته بندی

  • تفکر  نقادانه (۲۴)
  • جهان دیجیتال (۲۰)
  • روانشناسی اجتماعی (۱۸)
  • فیلم (۵)
  • کافه کتاب (۷۱)
  • گفتگوها (۳)
  • یادداشت‌ها (۲۱۵)
    • نامه‌ها (۱۴)

آخرین نوشته ها

  • هوای قریه بارانی‌ست
  • جایی کوچک میان نخواستن زندگی و نخواستن مرگ
  • فاعلیت زیستن ـ نامه‌هایی در ستایش زندگی
  • حال در معنادهی به گذشته مؤثر است.
  • اگر اندکی پایین‌تر بود آسمان…
  • علاج یأس با فهم درمیانگی
  • مسافر
  • تولید غیرارادی خاطرات ساختگی توسط مغز
  • هر آغازی فقط ادامه‌ای‌ست…
  • شبه‌حقیقت: تناسبی بین شواهد و تصورات

دیدگاه ها

  • شهلا صفائی در هوای قریه بارانی‌ست
  • ابی در هوای قریه بارانی‌ست
  • سمیه در هوای قریه بارانی‌ست
  • هوای قریه بارانی‌ست | کوچ - شهلا صفائی در با چتر شکسته در باران – احمدرضا احمدی
  • محمد رضا در جایی کوچک میان نخواستن زندگی و نخواستن مرگ
  • دامون در جایی کوچک میان نخواستن زندگی و نخواستن مرگ
  • صادق در جایی کوچک میان نخواستن زندگی و نخواستن مرگ
  • جایی کوچک میان نخواستن زندگی و نخواستن مرگ | کوچ - شهلا صفائی در فاعلیت زیستن ـ نامه‌هایی در ستایش زندگی
  • ابی در فاعلیت زیستن ـ نامه‌هایی در ستایش زندگی
  • شهلا صفائی در حال در معنادهی به گذشته مؤثر است.

RSS وبلاگ روانشناسی اجتماعی

  • خانه
  • کافه کتاب
  • وبلاگ روانشناسی اجتماعی
  • تماس با من

@2017 - تمام حقوق این سایت، متعلق به شهلا صفائی می باشد.