پیش نوشت: این نوشته، در ادامه ی دو مطلبی ست که پیش از این راجع به تمرکز منتشر کردم؛توصیه میکنم قبل از خواندن این پست، اول آنها را بخوانید:
چگونه می توان تمرکز را کسب و آن را تقویت نمود؟ (قسمت اول)
چگونه می توان تمرکز را کسب و آن را تقویت نمود؟ (قسمت دوم)
در قسمت های قبل راجع به شرایط محیطی و شرایط جسمانی صحبت کردیم؛ حالا می رسیم به اصل ماجرای تمرکز، یعنی:
شرایط ذهنی
گام های اساسی ای که باید در آن برداریم عبارتند از:
در شرایط ذهنی، اصل تمرینات آغاز میشود. ما باید در درون خودمان، تمریناتی داشته باشیم.
آماده سازی کلامی
اولین گام، آماده سازی کلامی ست. ذهن به صدای ما گوش میدهد؛ پس قبل از انجام کار با صدایی که بصورت عادی صحبت میکنیم چند مرتبه تکرار کنیم: میخواهم روی کار X تمرکز کنم.
گام بعدی که بسیار مهم است این است که:
ذهن شما فرار خواهد خواهد کرد.
این اصل را فراموش نکنیم که ذهن در حالت عادی، واگراست. انتظار نداشته باشیم همان ابتدای امر، ١٠٠٪ تمرکز داشته باشیم.
این فرار ذهن و شکست خوردن در تمرکز ممکن است بارها و بارها اتفاق بیفتد.
چاره این است که در ابتدا خونسردی خود را حفظ کنیم و از وحشی بودن این اسب کلافه نشویم. مطمئن باشیم ذهن ما اهلی خواهد شد.
و اما راهکار عملی زمانی که ذهنمان به جای دیگری رفت:
ممکن است در هنگام شروع، صدها بار حواسمان پرت شود اما هربار با خونسردی تمام، دوباره ذهن را متمرکز کنیم. تعداد حواس پرتی هایمان را نیاز نیست بشمریم. این اصلی ترین تمرین تمرکز است.
بوسیله ی آماده سازی شرایط محیطی، حواس ما عمداً پرت نمی شود؛ پس این حواس پرتی سهوی است. هربار سهواً حواسمان پرت شد، دوباره متمرکز شویم.
میریم سراغ گام بعدی که یکی از جالب ترین موضوعات است:
موضوع مورد نظر باید قابلیت تمرکز داشته باشد.
تا حالا شده به ما گفته اند که:
“برو و ساعتی را به خودت فکر کن”
و یا “هنگام درس گوش دادن فقط به درس فکر کن”
و یا “هنگام نماز فقط به خدا فکر کن”
و یا….
آیا تا حالا موفق شدیم در موارد بالا تمرکز کنیم؟ البته که نه!
چرا؟ چون موضوع یا کار موردنظر، قابلیت تمرکز ندارد.
دقت کنیم:
“برو و ساعتی را به خودت فکر کن” دقیقاً به چه معناست؟
من الان باید دقیقاً به چه چیزی فکر کنم؟ به علایقم، به احساساتم، به آینده ام، به گذشته ام، به استعدادهایم؟ به چه چیزی؟
پس خود موضوع من قابلیت تمرکز ندارد.
حالا این موضوع را به یک موضوع تمرکز پذیر تبدیل میکنم.
“برو و ساعتی را به خودت فکر کن” را تبدیل میکنم به موضوع زیر:
کارهایی را که فقط امروز کردی در نظر بگیر و ببین کدامش ارزش انجام داشت و کدامش اتلاف وقت بود؟
فکر کنم حالا بتوانیم به راحتی تمرکز کنیم.
یا در هنگام نماز و عبادت، چگونه به خدا فکر کنم؟ باید به چه چیزی فکر کنم؟
درستش این است که: در هنگام نماز در هرزمان، به کلماتی که میگویی دقت کن و ببین چه معنایی را بر زبان جاری میکنی.
خب، حالا وضع فرق کرد.
در مورد درس هم همینطور است.
قبل از انجام کار بدانیم روی چه چیزی تمرکز میکنیم. این اصل را امتحان کنیم.
گام بعدی:
تمرین تمرکز در وضعیت های مختلف روزانه
تمرکز، یک اصل در زندگی ست و فقط به محل کار مربوط نمی شود. باید از هر فرصتی برای قوی تر شدنش استفاده کرد.
پس دو قاعده را هنگام کارهای روزانه رعایت کنیم:
▪️قاعده ی اول: در هرکاری تمرکز کنیم.
▪️قاعده ی دوم: وقتی که به سراغ کار دیگری می رویم، کارهای قبلی را رها کنیم.
مثال: مشغول تماشای تلویزیون هستیم که همسرمان می آید و می خواهد راجع به موضوع مهمی صحبت کند. این فرصت تمرین را از دست ندهیم.سعی کنیم به یکباره تمام توجه خود را از تلویزیون جدا نموده و همه را معطوف همسرمان کنیم. سعی کنیم در این لحظه فقط او را ببینیم و فقط صدای او را بشنویم.
یا فرزندمان از ما درخواست میکند که با او بازی کنیم. تمام تمرکز خود را برای یک بازی با کیفیت با فرزندمان معطوف کنیم و مانند او کودک شویم.
هنگام غذاخوردن، تمام تمرکز خود را بر عطر و بو و طعم خوراکی هایی که میخوریم معطوف کنیم.
تمرکز، کیفیت زندگی ما را بهتر خواهد کرد. این یک تمرین روزانه است و باعث ارتقاء ما می شود.
و گام آخر:
بررسی پیشرفت
بررسی پیشرفت یعنی اثر تمرینات را بر تمرکز و اثر تمرکز را بر کارایی فعالیت های خود بررسی کنیم.
یقین داشته باشیم که با اینگونه تمرینات، سطح تمرکز ما بالاتر خواهد رفت و همراه با آن کارایی فعالیت ها و همچنین کیفیت زندگیمان نیز ارتقاء خواهد یافت. اما لازم است پیشرفت هایی که در این زمینه بدست آورده ایم را متذکر شویم تا به عنوان یک عامل انگیزشی، انگیزه ی ما را برای کسب تمرکز بیشتر، جلب نماید.