نامهٔ روبر دسنوس به یوکی _ ترجمه صالح نجفی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ عشق من، رنجمان تابآوردنی نبود اگر نمیتوانستم آن را بیماریای گذرا و عاطفی انگارم. دیدار دوبارهمان زندگیمان را دستکم سی سال…
نامهها
-
-
هامون عزیزم نامه نوشتن برای تو را بیش از هرکار دیگری در این دنیا دوست دارم از لحظهای که قلم به دست میگیرم، گویی دیگر گذر زمان را حس نمیکنم…
-
پیش نوشت: خواندن این نامه نه تنها خاصیتی ندارد بلکه ممکن است وقت و انرژی شما را هم تلف کند. ضمنا این یک دلنوشته، درددل و یا نق زدن نیست…
-
هامون از آخرینباری که برایت نوشتم مدتی نسبتاً طولانی میگذرد. گرفتار سکوتی طولانی بودم؛ از آن زمانهایی که به خلوت خود، پناه برده و میل سخن با هیچکس نداشتم. ولی…
-
هامون دیروز مکس، حرفهای خوبی بهم زد. شاید در نگاه اول ساده به نظر بیاید ولی ذهن پرتشویش من را آرام کرد. مثل آبی بر آتش. گفتم: مکس.. تمام حرف…
-
هامون خوشی، آنچنان که با ولعی سیری ناپذیر جستجویش میکنیم چندان هم سودمند نیست این سکه،همواره یک روی دیگر هم دارد و آن زمانی ست که لذت های شدید، ما…
-
هامون امروز با دوستی صحبت می کردم، می گفت: «اگر به گذشته بازمی گشتم دیگر اشتباهاتم را تکرار نمی کردم. در سکوت نگاهش می کردم. چندثانیه ای گذشت که گفت:…
-
هامون امروز خیلی خندیدم. در میان بهت و درد! و پس از آن آرام آرام از آنچه در لحظه بر من می گذشت، لذت بردم. حتی الان که دستانم می…
-
هامون الان که برایت مینویسم، تنها چند ساعت به پایان سال باقیمانده. همه در تکاپوی تحویل سال جدیدند و من گوشهای نشستهام و به هیاهوی گنجشکان گوش میدهم. چندروزیست «زمان»…
-
هامون لحظات بسیاری در زندگی وجود دارد که در میان جمع قرار میگیری و حواست جای دیگریست. کتاب میخوانی و پاراگرافها بیمحابا از جلوی چشمانت میگذرند. میخوانی بیآنکه حتی واژهای…
-
هامون! خوشبختی، پیش از آنکه در تعریف ها و مفهوم ها و حد و مرزهای ما آدم ها بگنجد؛ یک حس ناب و بکر است به وسعت رهایی. که نه…
-
هامون! در مواجهه با آدم ها و تناقض هایشان، فقط یک راه وجود دارد و آن اینکه “خودت باشی”! ممکن است همچون من، توصیه های زیادی از دوستان و اطرافیانت…
-
هردو می دانیم این اولین نامه نیست؛ پیش از این، روزها و شب های بسیاری با تو سخن گفته ام. می دانم که مرا نزدیک تر از من میخوانی و…
-
گاهی نمیخواهیم حقیقت را باور کنیم، ولی این خللی در وجود آن حقیقت ایجاد نمیکند. هست، نمیخواهیم ببینیمش. فریاد می زند، دلمان نمیخواهد به دادش برسیم. انکارش میکنیم و گاهی…