کوچ – شهلا صفائی
  • خانه
  • کوچ | فهرست
    • گفتگوها
    • تفکر  نقادانه
    • جهان دیجیتال
    • روانشناسی اجتماعی
    • یادداشت‌ها
    • نامه‌ها
  • کافه کتاب
  • تماس با من

کوچ – شهلا صفائی

آن‌چـه می‌خوانَـم و می‌آمـوزَم

  • خانه
  • کوچ | فهرست
    • گفتگوها
    • تفکر  نقادانه
    • جهان دیجیتال
    • روانشناسی اجتماعی
    • یادداشت‌ها
    • نامه‌ها
  • کافه کتاب
  • تماس با من
یادداشت‌ها

در بابِ اهمیت آموزش (۴)

12 تیر 1396
در بابِ اهمیت آموزش (۴)

پیش نوشت: این مطلب، قسمت چهارمِ سریِ “در باب اهمیت آموزش” از تخته سیاه است. پست هایی که پیش نیازِ خواندن این مطلب هستند:

.
در بابِ اهمیت آموزش (١)

در بابِ اهمیت آموزش (٢)

در بابِ اهمیت آموزش (٣)

 

معلم، خود را مالکِ مطلق دانش و آگاهی می داند و شاگرد برایش حکم فردی را دارد که هیچ نمیداند.در حالیکه چنین نیست.

باید همواره، بده بستان و گفت و شنودی بین معلم و شاگرد برقرار باشد.

معلم همانگونه که می آموزاند، از شاگرد بیاموزد و شاگرد همانگونه که یاد می گیرد، در حال آموختن به معلم نیز باشد.
و همه باهم جریانی ایجاد کنند که نتیجه اش رشد و هشیاری و آزادی ست.

شاگرد نباید تنها، مسئولِ حفظ کردن نقل های معلم باشد و تمام محتویات، توسط معلم از پیش آماده شده باشد و در ظرف ذهن و اندیشه ی شاگرد ریخته شود.

باید بجای حفظیات، به رفتارهای “ادراکی”پرداخته شود؛ چیزی که موجب برانگیختن اندیشه ی نقادِ معلم و شاگرد شود.

وگرنه چیزی که امروز به عنوان “آموزش و پرورش” شاهدش هستیم نه به آموزش می پردازد و نه بطور صحیح پرورش میدهد.

✔️ معلم خوب قادر است با طرح مسائلی برای تفکر، پیوسته اندیشه های خود را در اندیشه های شاگردان از نو شکل دهد و تعصبی به منابع آموزشی اش به عنوان مالکِ برحق نداشته باشد!

✔️معلم باید شرایطی را ایجاد کند که از شناخت و معرفت سطحی، به معرفتی عمیق برسیم.

نحوه ی آموزشی که سالهاست شاهدش هستیم، جز سرکوب کردن قوه ی خلاقه ی شاگرد، چیزی در خود نداشته و بیشتر به آنان مطیع بودن بی چون و چرا را آموخته است.

نقطه ی آغاز این تغییر بزرگ در خود آدم ها نهفته است. اینکه بخواهند باعث رشد و تعالی خود شوند و به سوی آینده حرکت کنند و آن را هشیارانه و قدم به قدم بسازند.

و لازمه ی شروعش این است که اندکی بایستیم و از خود بپرسیم چرا؟

✅ چرا به این وضعیت با این خصوصیات تن داده ام؟

✅ میتوانست چگونه باشد که نیست؟

✅ چه کسی یا چه کسانی جلوی رشد و انسانیت مرا گرفته اند و منفعتشان در چه بوده؟

✅ چه واقعیاتی برایم درست درک نشده اند؟

✅ و این انفعال و ترس از تغییر، در نتیجه ی کدام آموزش هاست؟

۰ نظر
0
فیس بوک توییتر گوگل ‌پلاس پینترست لینکدین
نوشته قبلی
در پشتِ این نقاب مدرن، چه می گذرد؟
نوشته بعدی
در بابِ اهمیت آموزش (۵)

لغو ارسال نظر لغو پاسخ

مطالبی که ممکن است دوست داشته باشید.

تو نیز روزی لاشه‌ای گندیده خواهی شد…

23 شهریور 1401

خانه ی فرهنگ و هنر “واژه”

15 بهمن 1395

دارم سخنی با تو و گفتن نتوانم –...

9 فروردین 1399

تو وارث یک تاریخی

27 آذر 1400

الان نه؛ بعداً !

4 اردیبهشت 1396

قصه ی من و مزرعه م

3 بهمن 1395

فردا نوبت کدام تماشاچی‌ست؟

14 آبان 1401

درون خویشتن

15 بهمن 1395

اولسبلنگا و ماسال : خاطرهٔ ساعت ها فلو...

8 اردیبهشت 1397

عواطف و احساسات ما

29 تیر 1397

دسته بندی

  • تفکر  نقادانه (۲۴)
  • جهان دیجیتال (۲۰)
  • روانشناسی اجتماعی (۱۸)
  • فیلم (۵)
  • کافه کتاب (۷۰)
  • گفتگوها (۳)
  • یادداشت‌ها (۲۰۸)
    • نامه‌ها (۱۴)

آخرین نوشته ها

  • هر آغازی فقط ادامه‌ای‌ست…
  • شبه‌حقیقت: تناسبی بین شواهد و تصورات
  • همیشه همه‌چیز مثل همیشه است
  • بگذار برخیزد مردمِ بی‌لبخند
  • هنر در عصر ظلمت
  • نامهٔ روبر دسنوس به یوکی (۱۹۴۴)
  • سفرها قابله‌ی افکارند…
  • پناه بر خیال
  • سه هزار و پانصد قدم- احوالات
  • میعاد در لجن

دیدگاه ها

  • شهلا صفائی در همیشه همه‌چیز مثل همیشه است
  • سعيد مولايي در همیشه همه‌چیز مثل همیشه است
  • صادق در شبه‌حقیقت: تناسبی بین شواهد و تصورات
  • ابی در شبه‌حقیقت: تناسبی بین شواهد و تصورات
  • شبه‌حقیقت: تناسبی بین شواهد و تصورات | کوچ - شهلا صفائی در با این‌همه، چه بلند چه بالا پرواز می‌کنی!
  • شهلا صفائی در همیشه همه‌چیز مثل همیشه است
  • سعيد مولايي در همیشه همه‌چیز مثل همیشه است
  • شهلا صفائی در همیشه همه‌چیز مثل همیشه است
  • سمیه در همیشه همه‌چیز مثل همیشه است
  • ابی در هنر در عصر ظلمت

RSS وبلاگ روانشناسی اجتماعی

  • خانه
  • کافه کتاب
  • وبلاگ روانشناسی اجتماعی
  • تماس با من

@2017 - تمام حقوق این سایت، متعلق به شهلا صفائی می باشد.