پیش نوشت: این نوشته، در ادامه ی دو مطلبی ست که پیش از این راجع به تمرکز منتشر کردم؛توصیه میکنم قبل از خواندن این پست، اول آنها را بخوانید: چگونه…
آخرین نوشته های من
-
-
تا جایی که به یاد دارم همیشه با آدم های بزرگتر از خودم دوست بودم. وقتی بچه بودم با معلم های مدرسه و مربی های ورزشم. بزرگتر که شدم با…
-
فقط نُه سالم بود که زیر درخت انجیر، بغض کردم! هنوز یادم است که در دلم ملغمه ای از دلتنگی و انتظار به پا بود. دیگر دلم نمیخواست بزرگ…
-
پیش نوشت: در قسمت قبلیِ سری تمرکز، راجع به اولین گام ایجاد تمرکز یعنی شرایط محیطی صحبت کردم. پیش از خواندن این نوشته، پیشنهاد میکنم آن را مطالعه کنید: ▪️چگونه…
-
پیش از اینکه به این موضوع بپردازیم، لازم است بدانیم این ویژگی، ذاتی نیست، اکتسابی ست. اینطور نیست که فردی مادرزادی دارای تمرکزی فوق العاده باشد و دیگری دچار واگرایی…
-
امروز باز هم به کودکان فکر میکردم و به کودکی ام. پیش خود گفتم کودکان ما به نوعی فیلسوف اند در قد و قامت کوچک. دیدن و اندیشیدن و پرسش…
-
در این وادی حیرت، دیوانه وار در جستجوی خود، تمامی حساب کتاب های عاقلان را خط می زنم. من کی ام؟ همانی که سالها، دنیایش در کتاب ها و افکارش…
-
در این قحطیِ معنا، کوچ کردن از این زندگی، شاید تنها تسکینِ درد بی درمانِ این بی جهانی باشد. ولی ترس از سقوط، در یک بی مکانی و بی زمانی…
-
و آنگاه زنی که کودکی در آغوش داشت گفت: برای ما از فرزندان سخن بگوی. پیامبر گفت: فرزندان شما به حقیقت، فرزندان شما نیستند، آنها دختران و پسران زندگی اند…
-
یکی از موضوعاتی که شاید بسیار به آن اندیشیده ام، در بابِ “مرگ” بوده. دیشب نیز زیاد در این وادی پرسه می زدم. وقتی به پدیده ای به نام مرگ…
-
هامون! خوشبختی، پیش از آنکه در تعریف ها و مفهوم ها و حد و مرزهای ما آدم ها بگنجد؛ یک حس ناب و بکر است به وسعت رهایی. که نه…
-
هامون! در مواجهه با آدم ها و تناقض هایشان، فقط یک راه وجود دارد و آن اینکه “خودت باشی”! ممکن است همچون من، توصیه های زیادی از دوستان و اطرافیانت…
-
استاد عزیز، با اینکه گفتی “استاد” خطابت نکنیم، با اینکه آنقدر بزرگی که القاب برایت کوچکند و تو با روح بزرگ و تواضع مثال زدنی ات، بر خلاف خیلی از…
-
گاهی اوقات، با خودم خلوت می کنم و سوالی را بارها و بارها در ذهنم صیقل می دهم و از این طریق، از بذر اندیشه ای که در ذهنم می…